جزئیات تازه از قتل ندا آقاسلطان

با انتشار فیلمی مستند از قتل ندا آقا سلطان نقش بیگانگان در قتل های رسانه‌ای افشا شد.
    
به گزارش ایرنا به نقل از روزنامه وطن امروز، ندا آقا سلطان و قتل وی در جریان حوادث پس از انتخابات، سوژه‌ای برای حامیان داخلی موسوی و رسانه‌های خارجی حامی وی شد تا وی را به عنوان‌نماد مظلوم‌ نمایی خود قرار داده و با انتشار غیر قابل برآورد آن در تمام رسانه‌های دنیا، اقدام به پیگیری اهداف خود کردند.

این روز‌ها زوایای مختلفی از دروغ‌پردازی‌های سران جریان موسوم به سبز، از‌ حوادث پس از انتخابات تاکنون آشکار شده و همین موضوع نه‌ تنها موجب بی‌اعتباری‌ آنها که باعث خشم ملت نسبت به آنها و درخواست برخورد شدید دستگاه قضا با این هتاکان و دروغگویان شده است.

این روزها که عامل اصلی حوادث انتخابات یعنی موسوی، خود به دروغ بودن محرک اصلی آشوب‌ها ـ یعنی ادعای تقلب ـ معترف شده و پروژه‌های مضحکی چون سعیده‌پور‌آقایی، ترانه موسوی، عاطفه امام و در راس آنها پروژه خنده‌دار «72 تن» تشت رسوایی این جماعت شده؛ افشای پشت پرده قتل ندا‌آقا سلطان می‌تواند اوج نفاق و شیطان صفتی هدایت‌کنندگان آشوب‌های پس از انتخابات در تهران را هویدا کند.

طی چند هفته اخیر فیلمی جدید و ارزیابی شده از صحنه معروف قتل ندا آقا سلطان در فضای سایبر منتشر شده که بررسی آن نشان می‌دهد، قتل ندا آقا سلطان، بسیار مشکوک و یک پروژه طراحی شده از سوی عوامل سرویس‌های امنیتی انگلیس و آمریکا بوده است.

تناقضات این فیلم و نیز اظهارات آرش حجازی به عنوان فرد حاضر در صحنه و متهم اصلی قتل ندا آقاسلطان از یک سناریوی از قبل طراحی شده برای این موضوع خبر می‌دهد.

براساس تحلیل و بررسی‌های تهیه‌کنندگان این فیلم مستند، آقا سلطان در این صحنه کشته نشده و در جای دیگری به قتل رسیده است.

انتشار این فیلم جدید از قتل ندا آقاسلطان که بر فرضیه قوی صحنه‌سازی بودن این ماجرا صحه می‌گذارد، ابعاد فاجعه‌باری از تلاش سرویس‌های اطلاعاتی غرب و همراهان داخلی آنها در حوادث اخیر را آشکار می‌کند.

در این مستند، گفته می‌شود که ندا آقاسلطان با همکاری عوامل بیگانه در لحظه فیلمبرداری از صحنه ساختگی قتل خود، با دستگاه یا کیسه‌ای مخصوص، خون را روی صورت خود جاری می‌کند. همچنین تناقض‌های آشکار عکس معروف ندا آقا سلطان با فیلم پخش شده از وی نشان از زوایای پنهان این توطئه دارد.

بر اساس بررسی‌های صورت گرفته روی این فیلم، ندا آقا سلطان در این سناریو، خود همکاری می‌کرده و پس از اینکه همراه با آرش حجازی وارد خودرو برای انتقال به بیمارستان شده، توسط یکی از همراهان کشته می‌شود.

گفتنی است، از همان روزی که فیلم با کیفیت بالای قتل ندا آقاسلطان برای اولین بار از CNN پخش و پیگیری آن به بی‌بی‌سی فارسی سپرده شد، با توجه به شواهد موجود، از جمله کیفیت فیلمبرداری، فاصله فیلمبرداری از محل درگیری، خلوت بودن خیابان، اسلحه به کار برده شده، زاویه اصابت گلوله و اصابت گلوله از فاصله نزدیک(بر اساس گزارش پزشکی قانونی)، فرار آرش حجازی به انگلیس در روز بعد از قتل، ارتباطات حجازی در انگلیس و شواهد دیگر، این فرضیه مطرح شد که آقاسلطان با طراحی سرویس‌های جاسوسی انگلیس و آمریکا و عاملیت بخشی از هواداران موسوی به قتل رسیده است.

طرح این فرضیه توسط رسانه‌های انقلابی و شواهد ارائه شده برای آن در روزهای پس از پخش فیلم در CNN و بی بی سی فارسی، خشم رسانه‌های بیگانه و همراهان داخلی آنها را برانگیخت به طوری که پس از آن به ورطه تناقض‌گویی و ‌فحاشی افتادند.

جزئیات این قتل شیطانی در ابتدای صحنه فیلم معروف ندا آقا سلطان، آرش حجازی به همراه مربی موسیقی ندا آقاسلطان، وی را روی زمین نشانده و دراز می‌کنند. نخستین موضوعی که بسیار جلب توجه می‌کند، حجم خون فراوانی است که روی زمین و زیرپای ندا آقا سلطان ریخته شده است و این در حالی است که این حجم انبوه خون تناسبی با خون ریخته شده بر گلوی ندا آقا سلطان و دستان این 2 نفر که به ادعای خود می‌خواستند مانع خونریزی شوند، ‌ندارد.

مورد قابل توجه دیگر رفتار عادی اطرافیان است. در همان ابتدای فیلم به خوبی مشخص است که عابران اندک خیابان در حال رفت و آمد عادی خود هستند. ولی این آرش حجازی و مربی موسیقی ندا هستند که هیجان زده شده‌اند.
 
اگر شلیکی صورت گرفته بود، چرا عابران رفت و آمد عادی خود را داشتند. در این فیلم به وضوح مشخص است که آرش حجازی در لحظه‌ای که ندا را روی زمین دراز می‌کند به دوربین نگاه می‌کند و در واقع کاملا مشهود است که وی به دنبال آن است که ببیند آیا دوربین صحنه را تعقیب می‌کند و در واقع کلیت صحنه را در نظر می‌گیرد.

پس از دراز کردن ندا روی زمین، برای جلب توجه مردم، آرش حجازی فریاد می‌زند[ندا] تیر خورده! قطعاً این موضوع هم برای جلب توجه مردم اطراف که در حال رفت و آمد عادی خود هستند، است و هم اینکه در حال گفتن دیالوگ مربوط به این فیلم هستند. دوربین بلافاصله پس از تصویربرداری از پایین بدن ندا ـ برای به تصویر کشیدن خونی که روی زمین ریخته شده ـ به بالای بدن وی می‌رود. در این لحظه به نظر می‌رسد که ندا به دوربین نگاه می‌کند و بلافاصله نگاه خود را از دوربین برمی‌گرداند.

در این هنگام مربی ندا فریاد می‌زند که «ندا بمون، ندا نرو، ندا مقاومت کن»، این دیالوگ قطعا غلظت احساسی این فیلم را افزایش می‌دهد. آرش حجازی نیز به همراه مربی ندا، دست بر گلوی وی گذاشته‌اند و به اصطلاح می‌خواهند مانع خونریزی شوند.

در ادامه فیلم، خون از دهان و بینی ندا خارج می‌شود و فردی که بالای سر ندا ایستاده داد می‌زند که «مُرد آقا، مُرد». در ادامه همین شخص دوباره فریاد می‌زند «مُرد» و اقدام به فریاد زدن و داد کشیدن می‌کند! این فرد همچنین با به زبان راندن برخی الفاظ رکیک ـ مخاطب وی مسؤولانند ـ سعی بر آن دارد که واکنش خود به دیدن این صحنه دلخراش را با این الفاظ رکیک انجام دهد تا به نوعی حس قضاوت این صحنه را در بینندگان به وجود آورد.

آرش حجازی پس از خروج از کشور در گفت‌و‌گو با بی‌بی‌سی فارسی در توضیح این اتفاق می‌گوید: «سر و صدا را در خیابان شنیدم و تصمیم گرفتم بیرون بیایم و ببینم که چه خبره. خیابان خسروی را تا انتها رفتم و رسیدم به خیابان کارگر تا اینکه رسیدم به جایی که مردم جمع شده بودند و 50‌متر پایین‌تر پلیس ضد‌شورش با موتورهاشون ایستاده بودند و مردم را عقب می‌راندند. در یک لحظه گاز اشک‌‌آور بین مردم پرتاب شد و مردم وحشت کردند. در همان زمان پلیس به سمت مردم حرکت کرد با موتور و مردم در خیابان خسروی دویدند. ندا هم در میان اون مردم بود (چطوری ندا را می‌شناخت؟!) و می‌دیدمش و مرتب در تمام این مدت ما ایشون رو می‌دیدیم. ما همین‌طور دور شدیم تا به تقاطع خیابان خسروی و خیابان صالحی رسیدیم، جایی که مردم پراکنده شدن دیگه و چند نفری ایستاده بودند که ببینن چیکار باید بکنن که در اون لحظه ما صدای تیری رو شنیدیم. من از دوستی که کنارم ایستاده بود پرسیدم که این چی بود؟ گلوله بود؟ و اون گفت که نه. می‌گن که گلوله‌های پلاستیکی دارن. منتها در همان لحظه من برگشتم و دیدم خون از سینه خانم ندا که در یک متری من ایستاده بود داره فواره می‌زنه! من به طرف ایشون رفتم و به کمک فردی که فکر می‌کردم پدرشونه و بعدا شنیدم که معلم موسیقی شونه، روی زمین خواباندیم و سعی کردم که با فشار دستم جریان خون رو متوقف کنم ولی گلوله به آئورت ایشون خورده بود و ریه ایشون رو پاره کرده بود. گلوله از جلو وارد شده بود به سینه ایشون. متأسفانه نتوانستم کاری برای ایشون بکنم. متأسفانه هر چه فشار به سینه ایشون آوردم وقتی که آئورت ایشون پاره شده بود، خون در مدت 30ثانیه، 40 ثانیه از بدن خالی شد». حجازی این گمانه که ممکن است شلیک از سوی نیروی انتظامی نباشد را رد کرد و گفت: مردم نه سلاح سرد حمل می‌کردند و نه سلاح گرم. تنها سلاحشون صداشون بود که اون هم چند روز قبل از این اتفاق، مردم در سکوت راهپیمایی می‌کردند و هیچ‌کس جلوی ایشون نبود. مردم کنار ایشون راهپیمایی می‌کردند. موقعی که صدای گلوله شنیده می‌شد و گلوله از جلو اومد. کوچه خالی بود موقعی که گلوله اومد.
نکات عجیب در صحبت‌های آرش حجازی

1- آرش حجازی در توضیح خود از حوادث قبل از صحنه به اصطلاح تیر خوردن ندا، چندبار ندا آقاسلطان را دیده است: «ندا هم در میان اون مردم بود. و می‌دیدیمش و مرتب در تمام این مدت ما ایشون رو می‌دیدیم».

آرش حجازی سابقه آشنایی با ندا آقاسلطان نداشته و مدعی‌ شده در صحنه قتل وی را دیده است، با این حال وی چگونه توانسته در میان جمعیت حاضر در خیابان خسروی و کارگر ندا را از دیگران تشخیص دهد؟! به عبارت دیگر آرش حجازی در خیابان‌های خسروی و کارگر آیا به دنبال شخص خاصی میان جمعیت بوده که پس از مشاهده به اصطلاح تیر خوردن ندا در خیابان، وی را به یاد می‌آورد؟ قطعا هر فردی که قصد خاصی نداشته باشد، وقتی اجتماعی را می‌بیند، روی فرد خاصی تمرکز نمی‌کند. ولی چگونه حجازی ندا را قبل از آنکه حادثه رخ دهد در خیابان‌های اطراف به یاد می‌آورد؟ مگر آنکه پروژه‌ای از قبل طراحی شده باشد که اجزای آن به خوبی همدیگر را بشناسند و در حال هماهنگی برای انجام آن باشند.

2- حجازی مدعی می‌شود، تیر به «آئورت» ندا آقاسلطان برخورد کرد. در حالی که اگر تیر به «آئورت» وی اصابت می‌کرد، حادثه دیده اصطلاحا دچار «confause» (گیج‌شدگی) می‌شد. ولی در تصویر مشاهده می‌شود که ندا آقاسلطان عملا یکی از دست‌هایش را تکان می‌دهد و به‌نظر می‌رسد در چند نوبت به دوربینی که با کیفیت بالا تصویر می‌گرفت، نگاه می‌کند.

از سوی دیگر اگر آنگونه که حجازی مدعی شده تیر به آئورت ندا اصابت و خون فوران کرده، چرا روی لباس‌های وی آثار خون دیده نمی‌شود و فقط این جلوی پای نداست که حجم فراوانی خون دیده می‌شود! از سوی دیگر اگر گلوله به آئورت ندا برخورد کرده، قطعا خون فوران می‌کند، ولی چرا میزان خونی که دست‌های حجازی و مربی موسیقی به آن آغشته است هیچگونه تناسبی با آن حجم خون فوران شده ندارد؟

3- این ادعا با یافته‌های پزشکی مطابقت ندارد که «آئورت» پاره ‌شود و 15 ثانیه بعد مصدوم آنچنان هوشیار باشد و به صدای اطرافیان عمل کند. همچنین این موضوع غیرقابل پذیرش است که همزمان با این رفتار بیماری که گلوله به آئورت وی اصابت کرده، خون از بینی مصدوم خارج شود.

خروج این میزان خون از بینی، مستلزم آن است که خون وارد ریه و مجاری تنفسی شود و آن را اشباع کند و از راه دهان و بینی خارج شود. در چنین وضعی مصدوم نمی‌تواند بلافاصله قبل از خروج این حجم خون، هوشیار باشد!
اما اصل ماجرا!

شبکه خبری بی‌بی‌سی که عهده‌دار پروژه رسانه‌ای (قتل رسانه‌ای) ماجرای قتل ندا آقاسلطان بوده در این‌باره چندین بار اقدام به پخش صحنه‌هایی از حضور ندا آقاسلطان در تجمعات می‌کند! جالب‌تر آنکه در یکی از این تصاویر، ندا آقاسلطان در وسط کادر و اصطلاحا در نقطه «طلایی» دوربین قرار می‌گیرد.

در همین تصویر ندا به عقب برگشته، دوربین را نگاه می‌کند! و سپس به همراه مربی موسیقی خود به سمت راست حرکت می‌کند! جالب آنکه دوربین نیز در حالی که جمعیت حاضر در کادر، فراوانند، اقدام به تعقیب ندا آقاسلطان می‌کند! چرا؟ در میان این همه سوژه چرا دوربین بر ندا آقاسلطان و مربی وی زوم کرده و آنها را تعقیب می‌کند؟! بدون شک به علت ازدحام جمعیت، مکان برای انجام سناریو مناسب نبوده است.

اما در تصویر معروف، فضایی که صحنه قتل ندا در آن اتفاق افتاده، هیچگونه درگیری یا ازدحام جمعیتی را نشان نمی‌دهد. به عبارت دیگر اتفاق خاص و عجیبی در آن اطراف رخ نداده است. بنابراین این موضوع نشان‌دهنده آن است که آشوب‌ها به مکان فیلمبرداری شده سرایت نکرده است! اما آنها مدعی هستند که ندا آقا سلطان در این مکان مورد اصابت گلوله قرار می‌گیرد! جالب آنکه پس از آنکه آرش حجازی و مربی موسیقی ندا، وی را روی زمین می‌خوابانند، اطراف تصویر حرکت عادی مردم را حکایت می‌کند! آیا اگر در آن اطراف صدای شلیک گلوله می‌آمد، حرکت مردم اینگونه عادی بود؟! با نگاهی به فیلم سوال دیگری که پیش می‌آید این‌است که چرا ندا پس از اصابت گلوله فرضی، نقش بر زمین نشده و توسط حجازی و استاد خود روی زمین خوابانده می‌شود.

در حالی که اگر در آن صحنه گلوله‌ای به آئورت او خورده بود قطعا باید خودش نقش بر زمین می‌شد.

و نقش ندا در فیلم منتشر شده از فیلمی که ادعا می‌شود صحنه به قتل رسیدن ندا را نشان می‌دهد، در هنگامی که ندا آقاسلطان روی زمین می‌نشیند، دست چپ وی خالی است؛ موقعی که آرش حجازی و مربی موسیقی، ندا را روی زمین می‌خوابانند نیز دست چپ وی خالی است و حتی هنگامی که دوربین که کیفیت بسیار بالایی دارد، قصد پایان فیلمبرداری از پایین تنه ندا و اقدام به فیلم گرفتن از صورت وی را دارد، در دست چپ ندا هیچگونه شیئی دیده نمی‌شود. اما بلافاصله پس از آنکه دوربین از پشت سر مربی موسیقی عبور کرده و اقدام به فیلمبرداری از صورت ندا می‌کند، در کمال حیرت در دست چپ ندا شیئی که شباهت زیادی به کیسه خون دارد یا دستگاهی شبیه به آن، دیده می‌شود!! اما ماجرا به همین جا ختم نمی‌شود.

ندا آقاسلطان که از وی به عنوان نماد به اصطلاح جنبش سبز یاد می‌شود، همزمان دست چپ خود را نزدیک صورتش آورده و چند بار با انگشت شست خود شیئی در دست خود را فشار می‌دهد.

در همین هنگام خون روی دهان و بینی ندا سرازیر می‌شود و در ادامه صحنه پایین رفتن دست چپ ندا به وضوح مشاهده می‌شود!!

در کلیپی که سایت mobarezclip.com از این تصاویر منتشر کرده، حرکت دست ندا به وضوح به نمایش گذاشته شده و توضیحات قابل تاملی روی این تصاویر داده شده است که از طراحی یک سناریوی کثیف در این باره خبر می‌دهد.
نکته جالب و در عین حال قابل تامل دیگر اینکه در صحنه‌ای از فیلم، مشاهده می‌شود فردی اقدام به عکس گرفتن از ندا می‌کند. همان عکسی که این روزها معروف‌ترین عکس وی است. اما بررسی صورت ندا در هنگام گرفتن این عکس و خود عکس منتشر شده، نشان می‌دهد طراحان سناریوی قتل ندا، اقدام به دستکاری این عکس کرده و بخش‌هایی از خون ریخته شده بر صورت وی را پاک کرده‌اند.

قطعا وقتی دختری جوان، زیبا و دانشجو برای این سناریو انتخاب می‌شود، می‌بایست هنگام قتل ساختگی وی، جلوه‌های بصری صورتش نمایان باشد! این مستند نشان می‌دهد ندا آقاسلطان در فیلم قتل، به ایفای نقش پرداخته، اما براستی وی چگونه کشته شد؟آنگونه که پزشکی قانونی گزارش داده، ندا آقاسلطان با شلیک اسلحه و از پشت و از فاصله‌ای بسیار نزدیک مورد اصابت قرار گرفته است.

پزشکی قانونی همچنین گزارش داد که ندا آقاسلطان با اسلحه‌ای با کالیبر و مدل کوچک به قتل رسیده است. این گزارش پزشکی قانونی نشان می‌دهد، ندا آقاسلطان در صحنه‌ای که فیلم آن هفته‌ها علیه جمهوری اسلامی ایران پخش می‌شد، کشته نشده است. اما ندا همان روز کشته شد، پس ماجرا چیست؟ کارشناسان قطعی‌ترین فرضیه برای قتل ندا را اینگونه می‌دانند که وی در حین انتقال به بیمارستان کشته شده است. به احتمال قریب به یقین، ندا آقاسلطان در مسیر بیمارستان توسط همان سناریست‌های ماجرا به قتل رسیده است.

دیگر ابهامات چرا آرش حجاری 24 ساعت پس از فیلمبرداری از صحنه مشکوک قتل ندا آقا‌سلطان، ایران را ترک می‌کند؟ این در حالی است که وی 48 ساعت قبل از ماجرا به ایران آمده بود. حجازی که در انگلیس تحصیل می‌کند، 2 روز پس از حضور در ایران، وارد اتفاقی بسیار مشکوک علیه جمهوری اسلامی ایران می‌شود؛ یک روز بعد نیز وی از ایران خارج می‌شود و برای اولین بار به عنوان شاهد ماجرا درگفت‌وگو با بی‌بی‌سی فارسی ـ اصلی‌ترین رسانه حامی موسوی و مخالفان جمهوری اسلامی ـ اقدام به تشریح ماجرا می‌کند!اما نکته بسیار مشکوک دیگر را از زبان داریوش سجادی از عناصر نزدیک به اپوزیسیون خارج از کشور در گفت‌وگو با سایت ضدانقلاب «گویانیوز» بشنوید.

سجادی در بخشی از این گفت‌وگو، قتل آقاسلطان را سناریویی از پیش تعیین شده می‌داند و می‌گوید: «یک نکته دیگر هم هست که از آرش حجازی شاهد قتل ندا آقاسلطان می‌پرسم. یا ایشان یا هر کس دیگری که می‌خواهد جواب بدهد. ایشان 48 ساعت بعد از حادثه با ویزای آماده در جیب(!) سر از بی‌بی‌سی درآوردند و گفتند ما قاتل ندا را گرفتیم. کارتش را درآوردیم، او بسیجی بود و ... بنده سوالم این است آقای آرش و همه کسانی که خبر را شنیدید، شما می‌گویید جنبش سبز یک جنبش نایس ملاطفت‌طلب است بعد هم توانستید یک بسیجی آدم‌کش را که یک نفر را در مقابل چشم همه کشته خلع‌سلاح کنید و کارت شناسایی‌اش را هم درآورده‌اید، ایشان هم تمام مدت مثل ماست ایستاده و شما را نگاه کرده؟! از کی تا حالا جنبش سبز اینقدر دلاور شده که یک قاتل مسلح را خلع‌سلاح کند، بعد هم ولش کند؟! آیا روی پیشانی بنده و امثال بنده نوشته شده: ابله!»

قتل رسانه‌ای پروژه قتل آقاسلطان نمونه ای مثال‌زدنی‌است که سرویس های اطلاعاتی با همراهی رسانه‌های هماهنگ با خود، یک پروژه‌قتل را کلید می‌زنند در حالی که برای فیلمبرداری، رسانه ای‌کردن و انتساب آن به دیگران از قبل برنامه ریزی کرده اند؛ در واقع ما در ماجراهایی شبیه مرگ ندا آقاسلطان شاهد یک «قتل رسانه‌ای» هستیم.

چرا مدعیان خط امام(ره) بر خلاف روش ایشان عمل می‌کنند؟


کسانی که موضوع گردش آزاد نخبگان و تغییر چهره‌ها را مطرح می‌کنند و با برگشت به فضای سال 76 که علیه نظام شعار رسمی می‌دادند، این بار شعار مرگ بر دیکتاتور می دهند و باید در خصوص مدیریت‌های مادام‌العمر پاسخ بدهند؛ مدیریت مدیریت مادام‌العمر بر متروی تهران، مدیریت مادام‌العمر بر دانشگاه آزاد و مدیریت مادام‌العمر بر مرکز تحقیقات استراتژیک..

رییس مرکز دکترینال امنیت بدون مرز با طرح این سئوال که "چرا مدعیان خط امام(ره) بر خلاف روش ایشان عمل می‌کنند؟" گفت: 99 درصد جریان اپوزیسیون درصدد نقد دولت است در حالی که پاسخش به سابقه عملکرد خود کمتر از یک درصد است.

به گزارش عدالتخانه به نقل از ایرنا، حسن عباسی طی سخنانی در همایش وبلاگ‌نویسان حامی احمدی‌نژاد که بعد از ظهر یکشنبه در تالار سیدالشهدا واقع در میدان هفتم تیر برگزار شد، افزود: این جریان که علیه دولت فضاسازی روانی می‌کنند در زمینه اعلام برنامه هیچ حرفی برای گفتن ندارند البته در این خصوص برنامه‌های کلی ارایه می‌کنند.

وی اظهار داشت: این جریان می‌گویند که گشت ارشاد را جمع کرده و نرخ تورم را تک‌رقمی می‌کنیم و مدام به دنبال ایجاد جنگ روانی هستند.

عباسی گفت: هنگامی که صحبت از رسانه می‌کنیم با سه مقوله پیامگو، پیام و مخاطب مواجهیم و وظیفه رسانه انتقال پیام به مخاطب است. وی با اشاره به مهندسی افکار عمومی گفت: این فناوری همان قدرت نرم است و اینکه چگونه می‌شود قلب‌ها و مغزها را تصرف کرد.

این استاد دانشگاه ادامه داد: امروز در نقد قدرت مستقر محور کار رسانه‌ای در فضای سایبر این شده است که چرا سیب‌زمینی توزیع و هولوکاست زیر سوال برده شده است و اینکه چرا باید اسراییل محو شود.

وی ادامه داد: پاسخ به آنان این است که محو اسراییل دیدگاه امام راحل و بنیانگذار انقلاب اسلامی است همچنین زمانی که محو اسراییل مطرح می‌شود باید به این موضوع توجه کرد که مگر شوروی زمانی که محو شد جنگ به‌وجود آمد، پس باید گفت چطور مدعی هستید که مدافع خط امام‌ هستید اما برخلاف روش ایشان چنین اظهاراتی بیان می‌کنید.

عباسی همچنین به نقدهایی که به دولت در خصوص آمریکای لاتین می‌شود اشاره کرد و گفت: در خصوص آمریکای لاتین باید گفت مگر اینگونه نیست که هر گاه بیگانه در منطقه ما اردو بزند ما نیز باید وارد محوطه خاک آن شده و اردو بزنیم پس اگر بیگانه به دنبال حیات‌خلوت برای خود است ما نیز برای خود آن را تعریف می‌کنیم.

وی به همچنین به نقد‌های دیگری که علیه دولت در خصوص شرکت در اجلاس خلیج‌فارس شد اشاره کرد و گفت: از دیدگاه برخی رابطه فقط باید با آمریکا برقرار شود.

عباسی در خصوص تخریب‌هایی که علیه دولت در خصوص انحلال سازمان مدیریت شده اظهار داشت: باید گفت سازمان مدیریت منحل نشده بلکه تغییر ساختار داده است. وی خطاب به تخریب‌کنندگان دولت در خصوص انحلال سازمان مدیریت گفت: مگر شما که در دوره خود چهار نهاد امنیتی را ادغام کرده و نیروی انتظامی را به‌وجود آوردید کسی چیزی گفت که اکنون تلاش‌های دولت را با سیاه‌نمایی زیر سوال می‌برید

رئیس مرکز دکترینال امنیت بدون مرز با اشاره به اظهارات برخی منتقدان دولت مبنی بر پول‌افشانی دولت نهم گفت: دولت گذشته برای افتتاح پروژه‌ها، جشن‌های میلیاردی برگزار می‌کرد. دکتر حسن عباسی گفت: براساس اخبار خبرگزاری‌ها و سایت‌ها، دولت گذشته برای افتتاح فرودگاه بین‌المللی امام خمینی(ره) که هنوز هم کامل نیست یک میلیارد و هشتصد میلیون تومان هزینه کرد. عباسی گفت: سالن جشن افتتاح این فرودگاه یک سالن بادی بود که از ایتالیا آورده بودند؛ صندلی‌ها و گل و شیرینی را از جای دیگر سفارش داده بودند.

این استاد دانشگاه افزود: امروز دولت برای افتتاح پروژه‌ها حداکثر دو میلیون تومان هزینه می‌کند و پول‌هایی را که به آن صورت هزینه می‌شد امروز به دست مردم عوام می‌رسد که دستشان به جایی نمی‌رسد.

وی با بیان اینکه "شهرام جزایری که در دولت کنونی پرورش نیافته است"، گفت: شهرام جزایری در آن زمان از رییس مجلس به پایین، با پانصد میلیون تومان همه را خرید و رییس مجلس و کارگزاران دولتی با دریافت سیصد میلیون تومان وامدار جزایری شدند. عباسی با طرح این پرسش که "آیا فساد آقازاده‌ها و شهرام جزایری‌ها پدیده این دولت بود؟" اظهار داشت: در زمان محاکمه‌ یکی از کارگزارانی‌ها پروژه مژده برای واگذاری به هنرمندان مطرح شد.

این استاد دانشگاه با اشاره به این‌که دولت قبلی نقطه‌گرا و دولت کنونی توده‌گراست، گفت: دولت قبلی به سینماگران، هنرمندان و روشنفکران می‌رسید و این دولت به عوام و محرومان بیشتر رسیدگی می‌کند.

وی افزود: هر روزنامه رنگین برای فعالیتش به سه تا چهار میلیارد تومان نیاز دارد؛ آیا روزنامه‌هایی که خط قرمز اسلام، مبانی نظام و قانون اساسی را طی می‌کردند جز با حساب در اختیار مسئولان اداره می‌شدند؟

وی گفت: پول‌هایی را که به محسن سازگارا در مؤسسه کیان و جامعه روز که بنیان‌های اعتقادی جامعه را زیر سؤال می‌بردند داده می‌شد امروز به کف روستاها می‌رود در اختیار عوام قرار می‌گیرد.

رییس مرکز دکترینال امنیت بدون مرز موضوع پول افشانی دولت را یکی از محورهای چالش برانگیز رسانه‌ها و سایت‌ها ذکر کرد و گفت: برخی از متنفذین جناح مقابل چهار ماه پس از اولین سفر استانی دولت در سال 84 گفتند که این سفرها تبلیغاتی است. وی با بیان این‌که برخی می‌گویند چرا به استان‌ها می‌روید، افزود: همه جای تهران شمال تهران نیست و از تهران نمی‌توان برای همه کشور برنامه‌ریزی کرد.

عباسی اظهار داشت: شما از حساب در اختیار به خواص پول می‌دادید و این دولت به عوام.

وی در همین زمینه به اهدا لب‌تاپ به خبرنگاران از سوی رییس جمهور قبلی اشاره کرد و گفت: اگر فرض شما را بپذیریم که دولت پول داده است تا رأی جمع کند کشاورز و دهقان صغیر آن روستا که پنجاه هزار تومان دریافت کرده است فقط یک رأی دارد، اما آیا از جناح مقابل شما نمی‌توانستند بگویند لب‌تاپ داده‌اید تا خبرنگار هزاران رأی کار کند.

وی با بیان این‌که برخی نمی‌دانند وام یعنی چه گفت: سیاست‌های شما نظام بانکی را ایجاد کرد که افراد میلیاردها تومان وام می‌گیرند اما پس نمی‌دهند.

وی سپس به موضوع سیصد میلیارد دلار درآمد نفتی اشاره کرد و گفت: کسی که عضو مجلس خبرگان است و در این زمینه دروغ می‌گوید چه پاسخی دارد در حالی‌که کمیسیون اقتصادی مجلس درآمد نفتی را 220 میلیارد دلار اعلام کرده است.

عباسی با تقبیح توجیه اقدامات برای دستیابی به قدرت از جمله دروغ و دغل گفت: گاهی گفته می‌شود دولت 300 میلیارد دلار درآمد نفتی را به دست آورده و در روستاها توزیع کرده تا مردم رأی دهند.

وی به خبر دیگری از یکی از سایت‌ها در سال‌های گذشته اشاره کرد و گفت: در آن سایت آمد که 250 میلیون تومان برای دکوراسیون اتاق وزیر هزینه شد.

این استاد دانشگاه رویکرد غیراخلاقی در عرصه سیاست را مورد انتقاد قرار داد و گفت: کسانی که خود را از یاران و نزدیکان امام می‌دانند این موضوعات را بسط می‌دهند و هیچ برنامه رسمی و ایجابی اعلام نکرده‌اند. عباسی گفت: کسانی که موضوع گردش آزاد نخبگان و تغییر چهره‌ها را مطرح می‌کنند و با برگشت به فضای سال 76 که علیه نظام شعار رسمی می‌دادند این بار شعار مرگ بر دیکتاتور داده می‌شود، در خصوص مدیریت‌های مدام‌العمر پاسخ بدهند. وی مدیریت مدیریت مدام‌العمر حزب کارگزاران بر متروی تهران، مدیریت مادام‌العمر بر دانشگاه آزاد و مدیریت مدام‌العمر بر مرکز تحقیقات استراتژیک را مثال زد و گفت: مرکز تحقیقات استراتژیک 17 سال سابقه ثبات تصمیم‌گیری دارد اما در این مدت 17 استراتژی از آن بیرون نیامده است.

وی با بیان این‌که آماده است در این باره مناظره کند گفت: این افراد بگویند آیا برنامه استراتژیک و استراتژی برای اداره کشور داشته‌اند یا خیر.

عباسی افزود: چرا رهبر انقلاب اسلامی باید طرح تحول کشور را در دانشگاه فردوسی مشهد تبیین، دهه پیشرفت را در دانشگاه شیراز و حرکت به سمت پیشرفت را در دانشگاه کردستان مطرح کنند؟
 
وی گفت: یکی از موارد مدیریت‌های مدام‌العمر مجمع تشخیص مصلحت‌ نظام است و این مجمع در تعیین نقشه کشور چه جایگاهی دارد.

عباسی همچنین با اشاره به اظهارات برخی نامزدها مبنی بر این‌که کشور طرح و برنامه ندارد گفت: من از کسی که 20 سال در صحنه اجرایی کشور نبوده اما در چهار جایگاه عضو ثابت بوده است، سؤال می‌کنم در این مدت چند سیاست کلان استراتژیک و طرح برای اصلاح فرهنگی کشور ارائه کرده‌اید؟

وی گفت: رهبر انقلاب اسلامی در دستورات خود به بخش‌های آموزش عالی، آموزش و پرورش، قوه قضاییه، نیروهای مسلح به طور مستقیم طرح تحول را خواستار می‌شوند اما چرا ایشان از مجمع و مرکز تحقیقات استراتژیک طرح تحول نمی‌خواهند؟

وی وظیفه فرهنگستان هنر را تولید فلسفه هنر برشمرد و گفت: کسی که 20 سال رئیس این فرهنگستان بوده چند صفحه فلسفه هنر ارائه کرده است.

وی با اشاره به این‌که برخی دوران کنون را دوران قانون گریزی می‌نامند به خبر دیگری در تاریخ 24 آذر 83 اشاره کرد و گفت: در آن خبر به بی‌تفاوتی دولت در برابر بیش از 16 هزار تخلف مدیران شرکتی که توسط سازمان حسابرسی مورد ارزیابی قرار گرفته اشاره شده است که میزان آن بیش از 2 تریلیون ریال است.

این استاد دانشگاه به موضوع سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی اشاره کرد و گفت: سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی منحل نشد بلکه تغییر شکل داد. وی این سازمان را بودجه محور و ناکارآمد ارزیابی کرد و گفت: یک مدل غلط آمریکایی در این کشور بنیان‌ نهاده شد و مبنای نظام برنامه‌ریزی کشورمان شد. عباسی این پرسش را مطرح کرد آیا اگر امروز اقتصاد جهان و اروپا به هم ریخته است برای این است که سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی را منحل کرده‌اند.

وی با بیان این‌که برخی رویه‌های غربی را دنبال می‌کنند اظهار داشت: اگر ما این رویه‌ها را دنبال می‌کردیم فاتحه برنامه هسته‌ای خوانده