چرا جنبش سبز ایران مانند انقلاب مردم مصر نیست

چرا جنبش سبز ایران مانند انقلاب مردم مصر نیست

 زیرا


  1. مردم مصر مخالف آمریکا واسرائیل هستند جنبش سبز زائیده آمریکا واسرائیل است
  2. مردم مصرانقلاب دینی کردند جنبش سبز می خواهد انقلاب دینی مردم ایران را شکست بدهد
  3. ریشه انقلاب مردم مصر اسلام است ریشه جنبش سبزضد دین و لائیک است
  4. مردم مصر مبارک دیکتاتور را سرنگون کردند جنبش سبز ضد جمهوری اسلامی با 98 درصد آرا مردم است
  5. آمریکا اسرائیل به دنبال شکست انقلاب مردم مصر هستند آمریکا واسرائیل با همه امکانات خواهان پیرزوی جنبش سبز است
  6. رهبران مردم مصر تا آخرین نفس در میدان تحریر ایستادند رهبران جنبش همه در خارج از کشور فقط شعار می دهند

مانند این سخنگوی شجاع:

نقل از رادیو فردا

اردشیر امیرارجمند که به عنوان سخنگوی میرحسین موسوی در خارج از ایران اقامت دارددرباره حرکت‌های بعدی به دویچه‌وله گفت که به زودی و پس از مشورت و نظرخواهی جمعی، گام‌های بعدی اعلام خواهد شد

 

خاک بر سر اون احمق های سبز که توایران گول این خارج نشین ها رو می خورند

 

چرا امثال امیر ارجمندی  جرئت ندارند کنار شما سبزهای ساده باشند ؟؟؟؟؟؟؟

 

حالا به نظر شما کدم مردم حق پیروزی دارند؟ 

مردم ایران خیلی زودتر این دیکتاتور را در زباله دان انداخته اند دم مردم ایران مصر لیبی تونس بحرین مبارک

مصر

تجمع چند میلیونی در میدان تحریر وکشته وزخمی شدن معترضین

بحرین

مردم میدان لو لو را تصرف کردند ارتش عقب نشینی کرد

لیبی

ده ها کشته وزخمی در درگیری  مردم مسلمان با ارتش لیبی

تونس

مردم تا سقوط دیکتاتوری بن علی  و مزدورانش درخیابان ها می مانند

ایران

مردم یک پارچه به پا خواسته اند البته تو لوس آنجلس نیویورک و سایت های اینترنتی نشسته اند

 رجز می خوانند

حالا کدام یک واقعا مردم هستند

مبارزین مسلمان مصر لیبی وتونس که از انقلاب ایران الگو گرفته اند یا بازماندگان معدومین  منافقین سلطنت طلبها که بعد از انقلاب ایران از دست مردم فرار کردند حالا تخم و ترکشون شدن جنبش سبز

 یا چند تا سرکرده عقب مونده متوهم وآلزایمری مثل میر حسین موسوی( لعنت ا..)

مهدی کروبی  ( لعنت ا....)

 

میرحسین موسوی از حصر گریخت


البته بدون رهنورد

 

منو کمک

منو کمک

منو حصر کردن

منو می خوان ببرن کهریزک

منو کمک

یکی از سوال های سبزها از خدا

خدا می شنوی؟ الله اکبر ِ شب نه اسفند سبزها را 

خداوند باریتعالی: بله می شنوم بنده عزیزمن

اما وقتی می خواهی الله واکبر بگوئی:

1-      دهانت را بشوی تا بوی مشروب آن پاک شود

2-      با لبی الله واکبر بگو که چند لحظه قبل نامحرم رانبوسیده باشی

3-      با آن دهان برعلیه دین من اسلام سخنرانی نکرده باشی

4-      حداقل یکبار با آن دهان ذکر نماز گفته باشی

5-      حداقل یک روز برای روزه در ماه مبارک رمضان آن دهان رابسته باشی

6-      برای رضای من الله واکبر بگوئی نه برای رضای دشمنان من

7-      همیشه الله واکبر بگوئی نه اینکه اگر در گذشته مردم الله واکبر می گفتند آنها رامسخره کرده  ودشنام دهی

درغیر این صورت شیطان هم شاید بگوید الله واکبر

روز آرام تهران و التماس به کاربران +عکس

در ادامه برنامه های محافل بیگانه برای انحراف افکار عمومی دنیا از انقلاب های مردم مسلمان منطقه به سمت ایران، آشوب طلبان بار دیگر به ایجاد ناآرامی در برخی خیابان ها مامور شدند.

محافل صهیونیستی در شرایطی این برنامه جدید را به آشوب طلبان داخلی دیکته کرده اند که از روزهای گذشته هم ناکامی آن روشن بود.

به همین دلیل رسانه های حامی آشوب اسرائیلی از جمله بی بی سی فارسی از روز گذشته با انتشار و تحلیل گسترده بر روی خبر کذب انتقال موسوی و کروبی به زندان حشمیته سعی در تحریک فتنه گران و لااقل ایجاد آشوبی کوچک را داشتند.

تهران؛ آرام آرام

اما همه گزارش ها از سطح شهر تهران حاکی از اوضاع آرام و جریان عادی امور است.

به گزارش خبرنگار شبکه ایران در خیابان هایی که به عنوان محل قرار آشوب طلبان معرفی شده، مردم مانند روزهای گذشته مشغول خریدهای نوروزی و انجام دیگر کارهای خود هستند.

همین موضوع باعث شده است که سایت های ضد انقلاب برای فرار از افتضاح جدید، به مخاطبان خود برای آمدن خیابان التماس کنند.

به عنوان نمونه، کاربران سایت بالاترین که از سال گذشته محل هدایت آشوب ها بوده است، از ساعتی پیش دست به دامن همدیگر شده اند و به یکدیگر برای آمدن به خیابان‌ التماس می کنند.

یکی از کاربران این سایت که خود مشغول ارسال و داغ کردن اخبار در سایت است، از دیگر کاربران خواست که برای ایجاد آشوب به خیابان بروند.

جالب آنکه او طوری درخواست خود را نوشته که انگار در کنار میدان انقلاب مشغول شعار دادن است!

838790311_orig.Png


یک کاربر دیگر هم با ناامیدی از همفکرانش خواسته که به خیابان بیایند!

560660311_orig.Png

کاربر دیگر این سایت هم که به نظر می رسد التماس ها مکرر را بی نتیجه دیده سعی در ارائه روشی دیگر به کاربران بالاترین کرده است.

841190311_orig.Png

رسانه های آشوب طلب که در جریان برنامه دیکته شده پیشین هم شکست خورده بودند با انتشار تصاویر آرشیوی سعی در دلداری دادن به حامیان خود کردند.

به عنوان نمونه سایت بالاترین در روز اول اسفند همچنین در خبری دیگر از "تجمع پرشکوه در اصفهان+ عکس" خبر داد اما در داخل این خبر و زیر عکس ادعایی با شیطنت نوشته شده بود «فکر می کنم درانتشار عکس اشتباه کردم و عکس مربوط به امروز نیست. امروز در واقع به خاطر حضور ماموران تجمعی شکل نگرفت»!

بامزه تر اینکه سایت ضد انقلابی ایران گلوبال یکی از تصاویر مربوط به 25 بهمن را که ترافیک خیابان به انضمام چند نفر از پرسنل نیروهای انتظامی نشان می دهد، به عنوان تظاهرات در رشت جا زد!

اقتصاد اصلاحات به روایت یاران خاتمی

شاید با گذشت سال ها از فعالیت دولت اصلاحات کارنامه اقتصادی این دولت نیز در اذهان عمومی به فراموشی سپرده شده باشد و مردم از آنچه که بر اقتصاد ایران طی آن سال ها رفته است، تصویر واضحی نداشته باشند، اما یقینا یاران خاتمی که آن روز در کنار او بودند، این واقعیت ها را به خاطر دارند. اگر واقعیت ها در کنار هم قرار بگیرند، آن گاه است که می توان به نقدهای پی در پی اصلاحاتیان که بعدها خود را منجی اقتصاد ایران اسلامی جلوه می دادند، واقع بینانه تر نگاه کرد. نقدهای کسانی که شاید به میزان این سال ها در سال های حاکمیتشان در باب اقتصاد سخن نگفته بودند!

ادامه مطلب ...

اگر موسوی رییس جمهور شده بود چه میکرد؟..


انقلاب مردم مصر و تونس اولین حرکت سیاسی در خاورمیانه اسلامی نیست، خاورمیانه سال‌هاست که در التهاب و درد و رنج و تلخی و شیرینی است. خاورمیانه مرکز فجایع بشری در قرن اخیر است. در سرزمین فلسطین نه تنها به کودک و زن رحم نمی‌شود،‌بلکه به درختان زیتون و احشام و حتی طیور مردم فلسطین رحم نمی‌کنند. بعد از خروج موسوی از قدرت در سال 1368 تاکنون به مدت 20 سال اتفاقاتی در خاورمیانه افتاد.

در این سال‌ها، فاجعه قانا و قتل‌عام کودکان در کودکستان این شهر در جنوب لبنان اتفاق افتاد. در جنگ 33 روزه بیش از 1100 نفر از شیعیان لبنان به شهادت رسیدند، در جنگ 22 روزه غزه بیش از 1200 نفر که اکثراً کودک و زن بودند به شهادت رسیدند، در مقابل چشم مردم جهان محمد الدوره در دامان پدر جان داد. 

در ساحل غزه دختر بچه‌ای در میان ماسه‌ها در بین جنازه مادر و پدرخود سرگردان بود، مردم مسلمان بوسنی و هرزگوین قتل عام نژادی و قومی شدند. ده‌ها کاروان عروسی در افغانستان توسط ارتش امریکا بمباران شد.

آیا کسی درایران و جهان دیده است که موسوی یک بیانیه یا یک مصاحبه در این باره انجام داده باشد؟

آیاادوار وزارت کشور جمهوری اسلامی درخواستی از موسوی دریافت کرده‌اند که بخواهد برای حمایت از مظلومان فلان نقطه از جهان اسلام یا عالم مستضعفان درخواست تجمع و راهپیمایی نمایند؟

آیا نخست وزیر خودخوانده امام‌(ره) که بارها از امام شنیده است که همه بدبختی‌های ما از امریکاست، تاکنون از گل کمتر به امریکا گفته است؟

آیا حافظه ایرانیان به یاد می‌آورد که موسوی در حوادث داخلی کشور مانند قیام معیشتی مردم در اسلامشهر و چند شهر دیگر در زمان هاشمی، سخنی، نقدی یا پیشنهادی داشته باشد؟

آیا کسی شنیده است که موسوی به کنفرانس برلین اعتراض کرده باشد؟

آیا کسی شنیده است که موسوی متناسب با فهم خود نسبت به حادثه کوی دانشگاه تهران در سال 1378 موضعی اعلام کرده باشد. کشور بارها در التهاب بود. دشمن تا مرز حمله نظامی پیش می‌رفت، طالبان چنگ و دندان نشان می‌داد اما مرد هنر همچنان در پستو هنرنمایی می‌کرد. اما چرا امروز اینقدر نگران ملک و مملکت شده است؟

چرا نگرانی وی توسط غرب باز تولید می‌شود. چرا غریبه‌وار به اصل 27 قانون اساسی می‌نگرد؟

چرا در 20 سال منتهی به انتخابات 1388، اصلی به نام اصل 27 قانون اساسی را به یاد نمی‌آورد و‌...

از همه مطالب فوق فقط یک نتیجه می‌توان گرفت که این شیر خفته، بی‌یال و کوپال بوده است اما خود فکر می‌کرده که همه سینه چاک وی هستند. آنقدر تصویر خود را کاریکاتوری می‌دید که احتمال شکست را به مخیله خود نیز راه نمی‌داد و انتخابات برای وی به منزله دیگی بود که اگر برای وی نجوشد مهم نیست که برای چه کسی می‌جوشد.

بنابراین شیر خفته سریعاً به ماری زخمی تبدیل شد که هر کس از مقابل لانه‌اش عبور کند نیشی به سوی او می‌اندازد و‌...

خلاصه کلام این است که خاستگاه همه این حرکت‌های شیطانی و پرخاشگرانه شکست است.

تجربه انتخابات سال گذشته نشان داد:

کسی که طاقت شکست ندارد، ظرفیت مملکت‌داری هم نخواهد داشت.

بنابراین نباید فقط از اقدامات دشمن شادکن موسوی ناراحت بود باید نیمه پر لیوان انتخابات که شکست وی بود را نیز دید و از هوشیاری ملت هزاران بار سجده شکر الهی را به جا آورد که اگر او منتخب بود اکنون از مبارک حمایت می‌کرد

پاسخ توکلی به 10 سوال روزنامه نگار مخالف نظام مقیم پاریس

 آقای محمدرضا یزدان پناه، خبرنگار سایت روزآنلاین در پاریس و بخش فارسی دویچه وله نامه ای حاوی 10 سوال از دکتر توکلی طرح کرد و خواستار پاسخگویی به آنها شد.

لازم یادآوری است محمدرضا یزدانپناه سابقه عضویت در حزب مشارکت و مسئولیت سرویس سیاسی روزنامه های هم میهن، کارگزاران، یاس نو را داشته و بعد از انتخابات مدت کوتاهی بازداشت شده و پس از آزادی به اروپا مهاجرت کرده است.
سوال1- از پاسخ شما اینگونه بر می آید که جنابعالی نیز اولویت اعتراض مردم مصر را در "دیکتاتوری داخلی" می دانید و سپس "استعمار خارجی". بخش اول این پیش فرض برای معترضان ایرانی هم وجود دارد که در شعارهای ممتد "مرگ بر دیکتاتور" تجلی یافته است. با توجه به تصریح پاسختان که این دسته از معترضان را "مردم" و نه "مزدور استکبار و عامل امپریالیسم" و مانند اینها دانسته اید، شما اساسا چه حقی برای این دسته از معترضان برای بیان اعتراض‌شان قائل هستید؟ به عبارت دیگر پیشنهاد شما برای اینکه این دسته از معترضان حتی اگر به قول شما "دسته کوچکی از مردم" باشند، برای بیان اعتراضشان به شکل قانونی چیست؟ آیا اساسا این حق را برای آنها قائل هستید؟ به چه شکل و صورت؟ یا اینکه این حق را از اساس برای آنها قائل نیستید؟
 
پاسخ سوال1- معترضان داخلی اگر چارچوبهای قانونی را بپذیرند، راه برای بیان و پیگیری اعتراض و مطالبه فراهم و موجود است.
 
 مشکل از آنجا شروع شد که نامزد شکست خورده، به جای طی مراحل قانونی در اعتراض به نتایج انتخابات، مردم را به خیابان کشاند که به نظر می‌رسد تقلید نابخردانه‌ای بود از کشورهایی شبیه اوکراین و گرجستان وگرنه اگر مسیر قانونی را طی می‌کرد و اگر نتیجه بازهم همان بود دست به تاسیس حزب می‌زد، پشتیبانی 13 میلیون رای قوی ترین حزب ایران می‌شد و ضمن آنکه در مهار دولت قانونی ابزار قوی‌ای در دست داشت، به اختمال قوی برنده انتخابات سال 90 بود. در حالیکه در این چهار سال هم خیر احمدی نژاد بیشتر و خطاهایش کمتر بود. بگذریم از زیان‌های بیشماری که از آن قانون ستیزی بر جایگاه ایران اسلامی و آزادی سیاسی داخلی پیش آورد.
 
در کشورما راه برای بیان و پیگیری اعتراض و مطالبه فراهم و موجود است. خود ما به عنوان یک سایت بطور متعارف از چنین امکانی استفاده می کنیم و تا حد توان مان بر سیاستها و رویه های اداره کشور اثر می گذاریم. معترضان هم می توانند از امکانات رسانه ای و نیز تشکیل تشکل سیاسی بهره ببرند. البته همانطور که در ابتدا یادآوری کردم مشروط بر اینکه چارچوبهای قانونی را بپذیرند و به آن متعهد باشند.
 
سوال2- آیا امکان این وجود ندارد که یک حکومت پس از برگزاری 33 انتخابات در 32 سال، به سوی دیکتاتوری و استبداد سوق پیدا کند؟ برداشت بنده این است که عمده معترضان در داخل ایران (نه همه آنها) انتقادشان نه به 32 سال گذشته که به یک سال و نیم اخیر است. اگر حکومت جمهوری اسلامی اعمال دیکتاتوری و استبداد را در این مدت آغاز کرده باشد، باید گفت که چون در 30 و اندی سال گذشته ما  n مقدار انتخابات برگزار کرده ایم، پس این نشانه دموکراتیک بودن ماست؟
 
پاسخ سوال2- اولا قرار است شما سوال طرح کنید یا اینکه ضمن طرح سوال، جواب را هم بدهید؟! در متن شما دو سوال ضمنی وجود دارد:
 
آیا امکان این وجود ندارد که یک حکومت پس از برگزاری 33 انتخابات در 32 سال، به سوی دیکتاتوری و استبداد سوق پیدا کند؟ پاسخ این سوال این است که بله امکان دارد. همه ما  مسلمانان و ایرانی ها باید تلاش کنیم چنین اتفاقی نیفتد. بر اساس همین  وظیفه اسلامی و ملی است که بنده با اقدامات غیر قانونی آقای احمدی نژاد مخالفت کرده‌ام در عین آنکه ایشان را رئیس جمهور قانونی و لازم الاحترام می‌دانم.
 
سوال ضمنی دوم: آیا برگزاری انتخابات نشانه دموکراتیک بودن ماست؟
پاسخ: البته که هست. انتخابات یکی از اصلی ترین ابزارهای اعمال نظر مردم و یکی از پایه های نظام مردمسالاری است. برگزاری 33 انتخابات در سالهای پس از انقلاب قطعا مایه افتخار نظام جمهوری اسلامی است. هرچند دشمنان خارجی و ضدانقلاب داخلی نپسندند.
 
سوال3- حکومت آدولف هیتلر در آلمان نازی و بنیتیو موسولینی در ایتالیای فاشیست هم بر پایه انتخابات تشکیل شده بودند. آیا به اعتقاد شما آن حکومت ها دموکراتیک بودند؟ تکلیف منتقدان و اعتراضاتشان در آن دولت ها چه بود؟ یا اینکه شما و همفکرانتان اساسا از برقراری مدل های مشابه در ایران حمایت و استقبال می کنید؟
 
پاسخ سوال3- اگر انتخابات برگزار شده در حکومت هیتلر و موسیلینی در چارچوب قانون اساسی و قوانین انتخاباتشان بوده باشد، طبعا بخش مهم سیستم مردمسالاری را تامین کرده اند. البته دموکراتیک بودن حکومت فقط به برگزاری انتحابات آزاد نیست. شرایط دیگری هم لازم دارد مانند آزادی بیان، التزام حاکمان به قانون اساسی ودیگر قوانین، حضور موثر نهاد پارلمانی در صحنه حکومت و بالاخره وجود سازوکار قانونی برای اعتراض به کارکرد ارکان حکومت.
ادامه مطلب ...

شریعتمداری: مگر خاتمی و دوستانش «تقلید از مراجع را کار میمون»! ن

آقای حسین شریعتمداری، به مناسبت سخنان دو روز گذشته ی  سید محمد خاتمی در دیدار با فراکسیون خط امام مجلس، مطلبی در روزنامه کیهان نوشته است که در پی می آید. 

فرارو به منظور برداشت درست مخاطبان از مطلب آقای شریعتمداری، گزارش سخنرانی سید محمد خاتمی را نیز در پایان مطلب آقای شریعتمداری درج کرده است.

 مطلب کیهان را  بخوانید:

 1- مهرماه سال 1376 بود و 2 ماه قبل از برپایی کنفرانس سران کشورهای اسلامی که قرار بود آذرماه همان سال و برای اولین بار در تهران برگزار شود. آقای دکترحسن روحانی دبیر وقت شورای عالی امنیت ملی از مسئولان رسانه های کشور دعوت کرده بود تا درباره اهمیت کنفرانس سران و نقشی که رسانه ها می توانند در انعکاس اخبار اجلاس و مسائل پیرامونی آن داشته باشند، رایزنی و تبادل نظر کند. آن روزها در روزنامه کیهان سلسله گزارش های مستندی با موضوع «ثروت های بادآورده» را به دست چاپ می سپردیم و پرونده های متعددی از غارتگری بیت المال که حاصل تلاش میدانی خبرنگارانمان بود را برای اطلاع مردم و پی گیری مسئولان می گشودیم. 

در نشست آن روز شورای عالی امنیت ملی، آقای غلامحسین کرباسچی، شهردار وقت تهران که مدیرمسئول روزنامه تازه تاسیس همشهری نیز بود، خطاب به آقای دکتر روحانی، رئیس جلسه گفت: پیشنهاد می کنم روزنامه کیهان در این فاصله 2ماهه تا برگزاری اجلاس سران، گزارش های خود درباره دله دزدی ها- دقیقاً با همین تعبیر- را متوقف کند که باعث آبروریزی نشود! آقای روحانی که قصد داشت مذاکرات جلسه را جمع بندی کند نظر نگارنده را جویا شد که به ایشان گفته شد؛ پیشنهاد بنده آن است به جای توقف سلسله گزارش ثروت های بادآورده در کیهان، از «دله دزدها» بخواهید برای حفظ آبروی کشور، لااقل دراین دو ماه باقیمانده تا اجلاس سران، از دله دزدی دست بردارند و غارت بیت المال را دستکم برای همین دو ماه متوقف کنند! و توضیح داده شد چرا باید به جای نهیب بر غارتگران بیت المال، روزنامه کیهان را که نسبت به این غارتگری ها هشدار می دهد، سرزنش کرد؟!

ادامه مطلب ...

رفتار موسوی طبق دستورالعمل بیگانه بود

به گزارش خبرنگار سیاسی باشگاه خبری فارس «توانا»، حجت‌الاسلام و المسلمین مهدی طائب در اجتماع بزرگ امت حزب‌الله و هیئت‌های مذهبی که شب گذشته به مناسبت سالگرد حماسه 9 دی، در مهدیه تهران برگزار شد، با بیان اینکه فتنه، یک هدف را بیشتر دنبال نمی‌کرد، اظهار داشت: هدف آنها براندازی نظام جمهوری اسلامی بود. نظام دستاورد عینی حرکت حضرت اباعبدالله الحسین در روز عاشوراست، یعنی انتقام سیلی‌ای که دشمن در روز عاشورا به گمان خود زد و حسین بن علی را از اسلام گرفت، در این انقلاب تحقق پیدا کرد و البته پاسخ اصلی آن سیلی هنگامی تحقق پیدا می‌کند که حضرت بقیه الله اعظم(عج) ظهور کنند.

این استاد حوزه و دانشگاه با اشاره به اینکه دشمن طراحی کرده بود تا این مقدمه‌سازی را از بین ببرد، گفت: آنها فکر کردند که که این امر جز با سرنگونی جمهوری اسلامی ممکن نیست و نظام جمهوری اسلامی نیز سرنگون نمی‌شود الا اینکه دو مطلب تحقق پیدا کند.

ادامه مطلب ...