شال سیدی تورا برازنده است

شال سیدی تورا برازنده است


برخی منتظرند ادای مختار را دربیاورند

حاج سعید قاسمی هفته گذشته در تحصن بزرگ طلاب و فضلای مسجد اعظم قم در اعتراض به فتنه و سران آن حاضر شد. رجانیوز مشروح سخنرانی این فرمانده دفاع مقدس را که به تحلیل تاریخی و جامعه شناختی فتنه اختصاص دارد، منتشر می‌کند.

السلام علیک یا روح الله
 
ای کاش با شهدای شما بودیم حضرت روح الله و داغ چنین روزهایی را نمی دیدیم اما به تعبیر سید شهیدان اهل قلم، برای هر کس که ادعای شیعه بودن دارد کربلایی است و عاشورایی که جبرا از آن عبور داده خواهد شد. کربلای ما کجاست، نمی دانیم، عاشورای ما کی است، نمی دانیم لذا در این مکان شریف که سلام و صلوات خاصه همه مجاهدان فی سبیل الله ای که صفحه خونین تاریخ را امضا کردند خدمت بی بی فاطمه معصومه(س) عرض می کنیم و از همه علمای اسلام و علمای گرام و جلیل القدر و از این منبر شریف که به حق جایگاه من نیست، عذر می خواهم که به اجبار، مجبور شدم حتی در این دو پله اش نشستم. از همه شما عزیزان و اساتید جلیل القدر معذرت می خواهم و دست و پای همه شما عزیزان رو می بوسم که هر وقت که احساس خطر می کنید، دل به دریا می زنید و آتش بلا را بر خود می خرید و سرنوشت تاریخ را آنگونه که خدا می خواهد و حضرت روح الله به شما سفارش کرده است، بر آن اساس تغییر واقعی می‌دهید نه تغییری که برخی از این آقایان می خواستند.
 

ادامه مطلب ...

حکم تاریخی حضرت امام خمینی مبنی بر ارتداد سلمان رشدی

احمد سلمان رشدی (متولد ۱۹ ژوئن ۱۹۴۷ میلادی در بمبئی هند)، در یک خانواده مسلمان به دنیا آمده است. پدر او بازرگانی هندی است. سلمان رشدی در دانشگاه کمبریج انگلستان تحصیل کرده است. وی تا به حال چندین بار ازدواج کرده است.

پنجمین اثر او کتاب آیات شیطانی است که در کشورهای ایران، هند، پاکستان، بنگلادش، مصر و آفریقای جنوبی رسماً ممنوع اعلام شده است.

امام خمینی، بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران در ۱۴ فوریه ۱۹۸۹ (۲۵ بهمن ماه) حکم قتل سلمان رشدی را صادر کرد و این فتوا تا به امروز بر قوت خود باقی است. رهبر معظم انقلاب نیز در سال ۱۳۸۳ حکم امام خمینی را غیر قابل تغییر خواند.

حکم تاریخی حضرت امام خمینی مبنی بر ارتداد سلمان رشدی
بسمه تعالی
انا لله و انا الیه راجعون
به اطلاع مسلمانان غیور سراسر جهان می‌رسانم مؤلف کتاب «آیات شطانی» که علیه اسلام و پیامبر و قرآن، تنظیم شده است، همچنین ناشرین مطلع از محتوای آن، محکوم به اعدام می‌باشند. از مسلمانان غیور می‌خواهم تا در هر نقطه که آنان را یافتند، سریعا آن‌ها را اعدام نمایند تا دیگر کسی جرأت نکند به مقدسات مسلمین توهین نماید و هر کس که در این راه کشته شود، شهید است انشاءالله. ضمنا اگر کسی دسترسی به مؤلف کتاب دارد ولی خود قدرت اعدام او را ندارد، او را به مردم معرفی نماید تا به جزای اعمالش برسد. والسلام علیکم و رحمة الله وبرکاته

صحیفه امام، ج‏۲۱، ص: ۲۶۳
زمان: ۲۵ بهمن ۱۳۶۷/ ۷ رجب ۱۴۰۹
مکان: تهران، جماران‏
مخاطب: مسلمانان جهان‏

اطلاعیه دفتر امام در وجوب قتل سلمان رشدى و عدم امکان توبه
بسمه تعالى‏
رسانه‏‌هاى گروهى استعمارى خارجى به دروغ به مسئولین نظام جمهورى اسلامى نسبت مى‏دهند که اگر نویسنده کتاب آیات شیطانى توبه کند حکم اعدام درباره او لغو مى‏گردد. امام خمینى- مدّ ظلّه- فرمودند:
این موضوع صد در صد تکذیب مى‏گردد. سلمان رشدى اگر توبه کند و زاهد زمان هم گردد، بر هر مسلمان واجب است با جان و مال تمامى همّ خود را به کار گیرد تا او را به دَرک واصل گرداند.
حضرت امام اضافه کردند:
اگر غیر مسلمانى از مکان او مطلع گردد و قدرت این را داشته باشد تا سریع‌تر از مسلمانان او را اعدام کند، بر مسلمانان واجب است آنچه را که در قبال این عمل مى‏خواهد به عنوان جایزه و یا مزد عمل به او بپردازند.

صحیفه امام، ج‏۲۱، ص: ۲۶۸
زمان: ۲۹ بهمن ۱۳۶۷/ ۱۱ رجب ۱۴۰۹
مکان: تهران، جماران‏
مخاطب: ملت مسلمان ایران و مسلمانان جهان‏

بازتاب بین‌المللی فتوای قتل سلمان رشدی بازتاب صدور فرمان قتل سلمان رشدی توسط امام خمینی در میان افراد مختلف متفاوت بود. در این میان برخی از مسلمانان بخصوص در پاکستان با برگزاری تظاهراتی به حمایت از فتوای قتل سلمان رشدی توسط امام خمینی اقدام کردند. توزیع این کتاب خشم مسلمانان جهان را بر انگیخت. در مهرماه سال ۱۳۶۷، مسلمانان هند و پاکستان با تظاهرات علیه سلمان رشدی که خود هندی الاصل و تبعه انگلیس بود، نفرت خود را از انتشار کتاب آیات شیطانی اعلام کردند.

در ۲۵ دی ۱۳۶۷، مسلمانان شهر برادفورد انگلیس، نسخه‌هایی از آیات شیطانی را سوزاندند و در ۲۴ و ۲۵ بهمن‌‌ همان سال در جریان تظاهرات مردم پاکستان و هند علیه این کتاب، دست کم هفت نفر کشته شدند. اما کشورهای اروپایی و آمریکا یکپارچه صدور فتوای قتل توسط رهبر جمهوری اسلامی را محکوم کردند.

سفرای تمام کشورهای اروپایی از سوی دولت متبوعشان فراخوانده شدند اما پس از مدتی بدون اینکه از آن‌ها خواسته شود به ایران بازگشتند.

از سوی دیگر تعدادی از دانشجویان ایرانی مشغول به تحصیل در اروپا، از کشورهای محل تحصیل خود اخراج گردیدند.

درپی صدور فتوای قتل توسط امام امت اسلامی و اعلام آمادگی برخی مسلمانان در نقاط مختلف جهان، وزارت کشور انگلستان مسئولیت حمایت از سلمان رشدی که شهروندی و اقامت انگلستان را داشت، برعهده گرفت و با گماردن محافظان دولتی از وی حمایت کرد.

محافظت از او پس از صدور حکم حضرت امام بر عهده «اسکاتلند یارد» (پلیس انگلیس) قرار گرفت. هزینه‌های محافظت از او در سال بین یک تا ۱۰ میلیون پوند تخمین زده می‌شود؛ در حدی که یکبار شاهزاده چارلز (ولیعهد انگلستان) اعلام کرد: «سلمان رشدی سرباری پر خرج برای مالیات دهندگان انگلیسی است.»

همچنین شرکت هواپیمایی «بریتیش ایر ویز» حضور رشدی را در هواپیماهای خود تا سال ۱۹۹۸ ممنوع اعلام کرده و شرکت هواپیمایی «ایرکانادا» چند سال پیش سفر رشدی را با پروازهای خود غیرممکن اعلام نمود.

تنها دو سال پس از صدور حکم اعدام بود که سلمان رشدی جرأت سفر به خارج انگلستان را پیدا کرد و با یک هواپیمای جنگی در سال ۱۹۹۱ میلادی برای سخنرانی به دانشگاه کلمبیا در آمریکا رفت و برگشت.

دریافت لقب شوالیه
رشدی در ژوئن سال ۲۰۰۷، از الیزابت دوم، ملکه پادشاهی متحده، به پاس خدماتش به عالم ادبیات، لقب شوالیه دریافت کرد. دولت بلر نام سلمان رشدی نویسنده کتاب توهین آمیز آیات شیطانی را به فهرست کسانی افزود که از ملکه انگلیس لقب شوالیه دریافت کردند. به این ترتیب نام سلمان رشدی که در کتاب خود به دین اسلام و پیامبر آن توهین و احساسات صد‌ها میلیون مسلمان در جهان را جریحه دارد ساخته است در ردیف مفاخر بریتانیا به ثبت رساند.

دولت بلر سلمان رشدی را به دلیل آنچه خدمات وی به ادبیات خوانده مستحق دریافت چنین لقبی معرفی کرده است ولی از دیدگاه جامعه جهانی رشدی نه یک نویسنده آثار ادبی بلکه خالق کتاب توهین آمیز درمورد مقدسات دین اسلام است.

این اقدام باعث واکنش‌های گسترده‌ مثبت و منفی در کشورهای مختلف ازجمله در برخی محافل داخلی انگلیس شد.

در همین ارتباطات سخنگوی وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران با محکوم کردن این اقدام، در کنفرانسی خبری در تهران گفت: «مدال دادن به یکی از منفور‌ترین چهره‌ها در جهان اسلام، نمونه بارزی از ضدیت با اسلام در میان مقامات ارشد بریتانیاست».

پاسخ جالب امام به خبرنگار زن در نوفل لوشاتو

سوم بهمن سال 1357 یک خبرنگار زن در گفت‌وگو با امام خمینی اظهار داشت: چون مرا به عنوان یک زن پذیرفته اید، این نشان دهندۀ این است که نهضت ما یک نهضت مترقی است؛ اگرچه دیگران سعی کردند نشان دهند که عقب مانده است. فکر می­کنید به نظر شما آیا زنان ما باید حتماً حجاب داشته باشند؟ مثلاً چیزی روی سر داشته باشند یا نه؟

به گزارش رجانیوز، پاسخ جالب وهوشمندانه امام راحل می‌تواند برای سیاستمداران یک درس باشد. ایشان خطاب به این خبرنگار گفتند:

- اینکه من شما را پذیرفته ام، من شما را نپذیرفته ام! شما آمده اید اینجا و من نمی دانستم که شما می خواهید بیایید اینجا! و این هم دلیل بر این نیست که اسلام مترقی است به مجرد اینکه شما آمدید اینجا!  اسلام مترقی است. مترقی هم به این معنی نیست که بعضی زنها یا مردهای ما خیال کرده اند. ترقی به کمالات انسانی و نفسانی است، و با اثر بودن افراد در ملت و مملکت است نه اینکه سینما بروند و دانس بروند. و اینها ترقیاتی است که برای شما درست کرده اند و شما را به عقب رانده اند؛ و باید بعداً جبران بکنیم. شما آزادید در کارهای صحیح. در دانشگاه بروید و هر کاری که صحیح است بکنید؛ و همه ملت در این زمینه ها آزادند. اما اگر کاری خلاف عفّت بکنند و یا مضر به حال ملت -خلاف ملیت- بکنند، جلوگیر می­شود؛ و این دلیل بر ترقی اسلام است.
صحیفه امام، جلد پنجم، صفحه ۵۲۰-۵۲۱.

اگر یکی از سیلی‌های دباغ را رهنورد خورده بود، ادعای رهبری می‌کرد

سوزن های ته‌گرد را بر انگشتانش نهادند، چشمان زن بسته بود، جایی را نمی‌دید٬ ناگهان دستانش را به دیوار کوبیدند٬ سوزن ها از زیر ناخن‌ها تا ته فرو رفتند، درد استخوان‌های زن را می‌سوزاند٬ اما لب از لب نمی گشود.

ادامه مطلب ...

هاشمی در نامه قبل انتخابات به رهبرانقلاب، تهدید به براندازی کرد

هفته‌نامه «9دی» در دومین شماره خود مصاحبه‌ای با یکی از مسئولان وزارت اطلاعات که از زیر و بم جریانات پس از انتخابات ریاست جمهوری آگاه است ترتیب داد، "شکری" نام این مسئول بلندپایه وزارت اطلاعات است که در این مصاحبه مباحث مختلفی از سازماندهی جریان فتنه برای مقابله با نظام را مطرح کرده است، وی در بخشهایی از این مصاحبه، به ایجاد تصور "موقعیت انقلابی" برای میرحسین موسوی اشاره می‌کند، که در این حالت جامعه را آماده یک حرکت انقلابی می‌بیند، شکری پس از آن، نامه بدون بدون سلام معروف هاشمی به مقام رهبری را نیز با وجود همین تصور "موقعیت انقلابی" تحلیل کرده و می‌گوید: " نامه جسارت‌آمیز هاشمی به مقام معظم رهبری نیز درست به مانند موسوی با تصور وجود «موقعیت انقلابی» به نگارش درآمد و با اتکای به این موقعیت انقلابی بود که مقام معظم رهبری را تهدید به اقدامات براندازی در جریان انتخابات و پس از آن کرد!"

در این مصاحبه به موضوعات دیگری همچون تقسیم کار در میان سران فتنه از پیش از انتخابات تا به امروز، نقش زهرا رهنورد و سابقه وی، انحرافات عقیدتی میرحسین موسوی و همچنین اطرافیان وی که از وابستگان به منافقین خارج از کشور بودند نیز پرداخته شده است.

رجانیوز، متن این مصاحبه را منتشر می‌کند:

ادامه مطلب ...

جرقه تمام مصیبت‌هایی که بر سر کشور آمد از نامه سرگشاده هاشمی زده

چندی پیش حجت‌الاسلام والمسلمین دکتر سید حمید روحانی طی سخنرانی مهمی در شهرستان خمین به ریشه‌های حوادث انتخابات و پس از آن پرداخت.

به گزارش رجانیوز، به دلیل اهمیت این سخنرانی که در مردادماه سال جاری ایراد شده اما انعکاس رسانه‌ای چندانی نداشته است، متن کامل سخنان این مورخ انقلاب اسلامی و از یاران نزدیک امام راحل را منتشر می‌کند:

به عنوان مقدمه باید عرض کنم: وقتی که به تاریخ نگاه می‌کنیم می‌بینیم که اصولا همه پیامبران الهی، همه مردان خدا برای توحید کلمه و گسترش عدالت مبعوث شده‌اند؛ بزرگ‌ترین هدف پیامبران خدا این بود که انسان‌ها را از خودپرستی، طاغوت‌پرستی، بت‌پرستی برهانند و به خداپرستی سوق بدهند. بی‌تردید تا روزی که انسان‌ها از خودپرستی رهایی نیافته‌اند [و] به معنای واقعی کلمه خداپرست نشده‌اند جامعه توحیدی و جامعه‌ای که در آن عدالت حاکم باشد به‌وجود نمی‌آید. ما آن روز می‌توانیم امید داشته باشیم که عدالت در جامعه حاکم بشود، انسان‌ها همه عدالت‌خواه شوند، به عدل و قسط و داد اهتمام بورزند، به حق دیگران تجاوز نکنند، ظلم و ستم در جامعه برچیده شود که در جامعه خداپرستی حاکم باشد، انسان‌ها از خودپرستی رهیده باشند، خودخواهی‌ها، خودبینی‌ها، طاغوت‌پرستی‌ها و صفات رذیله طاغوتی از انسان‌ها زدوده شود؛ این امکان ندارد مگر اینکه انسان‌ها به معنای واقعی کلمه خدا را بشناسند و خدایی بشوند و تمام تلاش انبیا و اولیای خدا همین بوده که انسان‌ها را به خدا متوجه کنند «لقد ارسلنا رسلنا بالبینات و انزلنا معهم الکتاب و المیزان لیقوم الناس بالقسط»؛ تمام تلاش‌ها [برای] این است که انسان‌ها به قسط و عدل بسیج بشوند [و به سوی آن] کشیده بشوند و این امکان ندارد مگر اینکه خداپرست بشوند؛ وقتی که انسان به خداپرستی کاملا عنایت پیدا کرد [و] از شرک و خودپرستی رهایی پیدا کرد آن وقت است که می‌تواند در انتظار منجی عالم باشد. وقتی که باب مسائل انتظار را مورد بررسی قرار می‌دهیم می‌بینیم که ما دو نوع انتظار داریم؛

ادامه مطلب ...

شهید دستغیب و توصیف امام خمینی و آیت الله خامنه ای

منبع: لیدر

شهید دستغیب شیرازی و امام خمینی

توصیف شهید دستغیب در باره آیت الله خامنه ای :

کسی که امام جمعه تهران باشد، آن وقت در جبهه‌ها برود، در سنگرها از اسلام دفاع کند. این مرد بزرگ مقامی برای خودش قائل نیست، به عین مثل رهبر عظیم الشأن. امام فرموده به من خدمتگزار بگویید بهتر است از اینکه رهبر بگویید. آقای خامنه‌ای هم این جوری است، مقام نمی‌خواهد، مقام بر روی او اثر نمی‌گذارد .

 

دختر شهید، ‌سرکارخانم سیده بتول دستغیب نیز نقل می کند :

حالت ایشان در برابر امام حالت بنده‌ای در برابر ارباب خود بود. ما از آیت‌الله خوئی تقلید می‌کردیم، ایشان ما را برگرداندند به امام و گفتند مرجعیت امام، بالاتر است.


شهید دستغیب: آقای خامنه‌ای در هر پستی که بوده، امتحانش را درست پس داده است .

روایت خانواده شهید از ولایت پذیری شهید دستغیب

محمد مهدی اسلامی ـ برای تهیه وی‍ژه نامه ای درباره شهید محراب آیت الله عبدالحسین دستغیب، سفری به شیراز داشتم و تلاش نمودم به تهیه تصویری واقعی از آن عارف وارسته از قول تمام کسانی که می‌توانند در این مهم کمک کنند - بدون در نظر گرفتن گرایش‌های امروز آنها- تلاش کنم.

مجموعه‌ای نفیس از شرح رشادتها و مبارزات، اندیشه‌ها و سلوک آن شهید فراهم گردید، اما برای من هم جالب بود که هر جا سخنی از او در میان است یادی از اطاعت پذیری این آیت حق از امام هم در میان است. اصرار این شهید بر اطاعت پذیری از امام به گونه ای بوده است که این ویژگی را به یکی از مشخصه های معروف او تبدیل کرده است.


بهاء الدین دستغیب، یکی از فرزندان ایشان می گوید: « آقا این قدر آمادگی داشتند که هر وقت امام دستور بفرمایند، به صف مقدم بروند.

ایشان و دوستان و ارادتمندانشان واقعا از جبهه پشتیبانی می‌کردند. آقا واقعا خالصاً لوجه‌الله بود، یعنی دقیقا ذوب در ولایت بود. چه انقلاب پیروز می‌شد، چه نمی‌شد، ایشان تابع محض امام بود.ایشان تعبیر بسیار زیبایی از امام دارد. در روایت‌های عرفانی ماست که: “قلب المومن، عرش ‌الله”. ایشان می‌گفت یکی از تعبیرات مؤمن، امام است. همیشه هم موقع بردن نام امام می‌گفت: “امام امت، اطال‌الله عمره” تعبیر دیگر ایشان این بود که حضرت امام اسفار مجسم ملاصدراست. سیر الی‌الحق، راهی الی‌الله بودن، فنای لله بودن، این مسائل عمیق را ما واقعا درک نمی‌کردیم. تفسیر حمد امام از تلویزیون پخش می‌شد. یک روز به ایشان گفتیم اینهائی را که امام می‌گویند ما نمی‌فهمیم. ایشان لبخندی زد و گفت: “تو که هیچ، خیلی از بزرگان هم نمی‌فهمند. خیلی‌ها که ادعای درس خواندگی و عالم بودن هم دارند، متوجه نمی‌شوند.

نکته دیگر این است که آن موقع شورای نگهبان هنوز نبود و امام به آقای موسوی خوئینی‌ها ماموریت دادند که صلاحیت کاندیداها را بررسی کند و به صلاحیت بنی‌صدر هم تائید شد، ولی پس از برگزاری مجلس خبرگان، اگر مجله جوانان آن موقع را پیدا کنید، خواهید دید که پای قانون اساسی، امضای همه هست، الا بنی‌صدر.

شهید دستغیب حتما در مجلس خبرگان در جریان مذاکرات بودند و می‌دیدند که بنی‌صدر با اصل ولایت فقیه موافق نیست. ولی وقتی خودش آمد و اقرار کرد که این اصل را قبول کرده، آقا بر اساس همان روحیه آسان‌گیری که داشت، ادعای او را پذیرفت، اما بعد که با امام مخالفت کرد و به طرف منافقین رفت، آقا موضع‌گیری شدیدی کرد، درحالی که قبل از آن فکر نمی‌کرد کار به اینجا بکشد. آقا حتی در سخنرانی حافظیه بنی‌صدر را نصیحت کرد که به راه امام برگرد و دست از این کارها بردار، اما او روی غروری که داشت گوش نمی‌داد.

شهید دستغیب از سال 42 احساس کرد که در زمینه سیاسی مقتدای خود را پیدا کرده‌ است. همان‌طور که عرض کردم، تفسیر امام را همه کس نمی‌فهمید، اما ایشان می‌آمد می‌نشست و تا انتهای آن را تماشا می‌کرد. قبل از انقلاب ما تلویزیون نداشتیم. بعد از انقلاب یکی از دوستان آقا تلویزیون خرید و برای ایشان آورد. تفسیر سوره حمد امام وقتی از تلویزیون پخش شد، آقا گفتند یک بار امام در نجف این صحبت‌ها را کردند و ایشان را تکفیر کردند. خوشبختانه پس از پیروزی انقلاب، امام در جایگاهی بودند که کسی جرئت نداشت جسارتی بکند. خود امام می‌فرمودند سید مصطفی رفت از کوزه آب بخورد و آقایان گفتند دیگر کسی از آن کوزه نخورد که نجس است، چون من فلسفه درس می‌دادم!‌ حالا تصورش را بکنید که در نجف از این نوع افراد چقدر بوده‌اند و امام تحت چه فشار روحی قرار داشته‌اند. در مورد‌آقا می‌توانم بگویم که ارادت ایشان به امام ارادتی کامل بود. آقا از صمیم دل به امام علاقه داشت.»

آیت‌الله دستغیب از شاگردان مرحوم قاضی و از سالکان طریق بود، اما با همه مراتب خویش، چنین جایگاهی را برای خویش در برابر امام قائل بود. او که برخی معتقد بودند خود از مراجع است، به کرات به علما یادآور می‌شد که در زمان حضور امام حسن، امام حسین همواره تابع بود و خاطر نشان می‌کرد شکاندن وحدت رهبری تنها به نفع دشمن است.

دختر شهید، ‌سرکارخانم سیده بتول دستغیب نیز نقل می کند: «حالت ایشان در برابر امام حالت بنده‌ای در برابر ارباب خود بود. ما از آیت‌الله خوئی تقلید می‌کردیم، ایشان ما را برگرداندند به امام و گفتند مرجعیت امام، بالاتر است. در جریان 15 خرداد وقتی از زندان آزاد شدند و به قم نزد امام رفتند، برای امام راجع به مادرم و مصائبی که بر سرشان آورده بودند، صحبت کرده و از قول ایشان گفته بودند خانه ما را ویران کردند. واقعاً هم همین‌طور بود. هرچه داشتیم و نداشتیم شکاندند و همه را از بین بردند. آقاجان تعریف می‌کردند که امام بسیار متاثر شده و به مادرمان گفته بودند: “خوشا به حال ایشان که این ذخیره آخرتشان است.” همه ما انقلاب را قبول داشتیم و هر لطمه‌ای که به ما می‌خورد، تحمل می‌کردیم، چون با این مسائل، بزرگ شده بودیم، آن وقت می‌بینیم اسمی از امثال این افراد نیست و کسانی می‌آیند و در تلویزیون صحبت می‌کنند که اصلا در انقلاب نقشی نداشته‌اند. ایشان از ظلم بدشان می‌آمد و به هرحال به نظر من این بی‌توجهی‌ها از مصادیق بارز ظلم است.

استان فارس دست ایشان می‌گشت، چون واقعا برای انقلاب وزنه‌ای بودند و اطاعت محض از امام داشتند و هرچه را که امام می‌گفتند، عمل می‌کردند. حتی ایشان نمی‌خواستند امامت نماز جمعه را قبول کنند، ولی مردم طومار نوشتند و امام تکلیف کردند و آنگاه ایشان اقامه نماز جمعه را پذیرفتند. طولی هم نکشید که شهید شدند.»

شهید دستغیب از جمله آنهایی بود که در مجلس خبرگان به شدت در مقابل چهره‌های مخالف اصل ولایت فقیه ایستادگی کردند

برادر شهید، آیت الله سید مهدی دستغیب نیز نقل می‌کند: « در سال 49 که امام نظریه ولایت فقیه را در نجف مطرح کردند. عقیده شهید دستغیب همان عقیده امام بود و کمترین اختلاف نظری با هم نداشتند. کسی که احاطه بر فقه دارد، می‌داند که پس از پیامبر(ص)، ائمه اطهار(ع) حق ولایت بر امت دارند و در غیبت آنان نیز، این امر به عهده فقیه عادل جامع‌الشرایط مجتهد است. گمان نمی‌کنم کسی که کمترین آشنائی با فقه داشته باشد، این مطلب را انکار کند. مرحوم شهید دستغیب از جمله چهره‌هائی بودند که در مجلس خبرگان به شدت در مقابل چهره‌های مخالف اصل ولایت فقیه ایستادگی کردند. ، لازمه دینش این بود و می‌دانست حرفی که امام می‌زند از طرف خداست و همه باید پیروی کنند. عقیده‌شان این بود که امام فانی در خداست. وقتی عقیده‌اش می‌ایستد. در مجلس خبرگان نیز ایشان به شدت مقاومت کرد.»

در مصاحبه‌ها چندین نفر در خاطرات خود از سفر حضرت آیت الله خامنه‌ای به عنوان امام جمعه تهران به شیراز در اوج خیانت‌های بنی‌صدر و دیدار با شهید دستغیب برای مقابله با او گفته بودند. یاد آن سفر موجب شد برادر شهید، اشاره‌ای به چند سفر رهبر حکیم انقلاب به شیراز نماید « حضرت آیت‌الله خامنه‌ای زمانی که در مجلس اول بودند، در ماجرای بنی‌صدر به شیراز آمدند. من در مدرسه حسینی بقاء مدرس بودم. روزهای پنجشنبه شهید دستغیب به آنجا می‌آمدند و طلبه‌ها از سایر مدارس هم می‌آمدند و آن بزرگوار درس اخلاق داشتند. یک روز پنجشنبه دیدم که شهید دستغیب همراه آیت‌الله خامنه‌ای آمدند. من در آنجا با ایشان آشنا شدم.

یک سفری هم در دوره ریاست جمهوری‌شان بود. سفر اخیرشان هم که سفر بسیار بابرکتی بود. من چند سفر خدمت ایشان رسیده بودم و از ایشان درخواست کرده بودم که به شیراز هم بیایند که میسر نمی‌شد. در سفر آخرم خدمت ایشان عرض کردم که حرم حضرت رضا(ع) چندین و چند صحن دارد، حرم حضرت معصومه(س) خیابان مقابلش به صحن اضافه شده. ای کاش به شیراز هم تشریف بیاورید. خیابان مقابل حرم شاه چراغ را داده بودند به یک عرب که در آنجا مغازه درست کرده و راه را کاملا به روی ما بسته بود. طولی نکشید که مقام معظم رهبری آمدند و مسئولین را توجیه کردند و منویاتشان به تدریج دارد اجرا می‌شود و سفر بسیار با برکتی بود.

آیت الله سید علی اصغر دستغیب اما به موضوعی اشاره کرده است، که نشان از آن دارد که توجه شهید به امام اگرچه به جهت عظمت روحی ایشان بوده، اما در حقیقت فراتر از شخصیت امام و با توجه به جایگاه ایشان بوده است :

«آیت الله شهید دستغیب به همان اندازه که نسبت به مقام امامت و رهبری تولّی داشت ، نسبت به همه کسانی که خالصانه و برای خدا به امام راحل تأسّی جسته و حقیقتا" پیروی می‌کردند مهر می‌ورزید و حمایت و ترویج می‌نمود. ازجمله در رابطه با رهبر معظم انقلاب حضرت آیت‌الله خامنه‌ای _مد ظله العالی_ هنگامی که به ریاست جمهوری انتخاب شدند، فرمود:

" چیزی که بنده نسبت به این شخص بزرگ فهمیده‌ام این است که فردی است خدایی، هوی‌پرست نیست، مقام نمی‌خواهد، قدرت نمی‌خواهد بدست بگیرد، امتحان خودش را پیش از پیروزی و بعد از پیروزی داده است، در هر پُستی که بوده امتحان خودش را داده است، کسی که امام جمعه تهران باشد، آن وقت در جبهه‌ها برود، در سنگرها از اسلام دفاع کند. این مرد بزرگ مقامی برای خودش قائل نیست، به عین مثل رهبر عظیم الشأن. امام فرموده به من خدمتگزار بگویید بهتر است از اینکه رهبر بگویید. آقای خامنه‌ای هم این جوری است، مقام نمی‌خواهد، مقام بر روی او اثر نمی‌گذارد."


منبع : رجانیوز