پیام تاریخی امام راحل بمناسبت روز قدس

حضرت امام خمینی (ره) ، بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران ، در پیام تاریخی خود
که شانزدهم مرداد 1358 در سیزدهمین روز از ماه مبارک رمضان سال 1399 هجری قمری خطاب به مسلمانان جهان صادر کردند ، چنین فرمودند :
بسم الله الرحمن الرحیم
من طی سالیان دراز ، خطر اسرائیل غاصب را گوشزد مسلمین نمودم که اکنون ، این روزها به حملات وحشیانه خود به برادران و خواهران فلسطینی شدت بخشیده است و به ویژه در جنوب لبنان به قصد نابودی مبارزان فلسطینی پیاپی خانه و کاشانه ایشان را بمباران می کند .
من از عموم مسلمانان جهان و دولت های اسلامی می خواهم که برای کوتاه کردن دست این غاصب و پشتیبانان آن ، به هم بپیوندند و جمیع مسلمانان جهان را دعوت می کنم آخرین جمعه ماه مبارک رمضان را که از ایام قدر است و می تواند تعیین کننده سرنوشت مردم فلسطین نیز باشد ، به عنوان روز قدس انتخاب و طی مراسمی همبستگی بین المللی مسلمانان را در حمایت از حقوق قانونی مردم مسلمان فلسطین اعلام نمایند .
از خداوند متعال پیروزی مسلمانان را بر اهل کفر خواستارم .
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته
روح الله الموسوی الخمینی
صحیفه امام ج9 ص 267

وقتی دم خروس خاندان فتنه گر کاملا بیرون میزند...

وقتی دم خروس خاندان فتنه گر کاملا بیرون میزند...

                        خاندان فتنه...                         

الف: «... بی‌شک بخشی از مردم و احزاب و جریان‌ها، این وضع را بیش از این برنمی‌تابند و آتشفشان‌هایی که از درون سینه‌های سوزان تغذیه می‌شوند، در جامعه شکل خواهد گرفت... آتشی که هم‌اکنون دودش در فضا قابل مشاهده است... شعله‌ورتر شدن این آتش... بنزین بر آتش افروخته...».


[جملات و کلماتی از نامه‌سرگشاده حجت‌الاسلام والمسلمین رفسنجانی به رهبر انقلاب]


ب: «... اگر انتخابات سالم برگزار شود و تقلبی انجام نشود، میرحسین موسوی، رئیس‌جمهور است و اگر غیر از این شد، مردم به خیابان‌ها بریزند...».


[حرف‌های خانم عفت مرعشی، همسر حجت‌الاسلام والمسلمین رفسنجانی به هنگام انداختن رأیش به صندوق آرا]


پ: «... اگر این بی‌توجهی به حقوق مردم ادامه یابد، این احتمال وجود دارد که خواست‌های مردم به تغییرات اساسی تبدیل شود... مردم در ابتدا رای خود را می‌خواستند ولی متاسفانه آن‌قدر رفتارهای غلط و خلاف قانون، اتفاق افتاد که روز به روز به خواسته‌ها و انتظارات آنها که به حق هم هست، اضافه شد...».


[حرف‌های فائزه هاشمی‌رفسنجانی، دخترحجت‌الاسلام والمسلمین رفسنجانی در گفت‌وگو با یک ماهنامه آمریکایی]


ت: «... اگر پس از اجرای قانون هدفمندی یارانه‌ها، مترو قادر به پاسخگویی به نیاز مسافران نباشد، شاهد بروز اغتشاشات و شورش‌های اجتماعی خواهیم بود...».


[حرف‌های اخیر محسن هاشمی رفسنجانی، پسر حجت‌الاسلام والمسلمین رفسنجانی]


یک:


سخنان و پیشگویی‌های دقیق(!) خاندان هاشمی، چندی است مورد توجه و نظر تحلیلگران سیاسی قرار گرفته است. 3 روز پیش از برگزاری انتخابات ریاست‌جمهوری، نامه‌ای از سوی رئیس‌ محترم مجمع تشخیص نگاشته شد که از فردای انتخابات، عملا بخش تهدیدآمیز آن – که در ابتدای مطلب آمد- محقق شد. 8 ماه، کشور گرفتار «فتنه»‌ای بی‌سابقه در حیات جمهوری اسلامی شد که اگر نبود لطف الهی، توجهات حضرت ولی‌عصر عجل‌الله تعالی فرجه‌الشریف، بصیرت و تدابیر پیامبرگونه رهبر حکیم انقلاب، دعای روح مطهر امام راحل عظیم‌الشأن و ارواح پاک شهدای انقلاب اسلامی و پیروی تام و تمام ملت عزیز ایران از ولایت مطلقه فقیه، معلوم نبود بر سر نظامی که با گذشت 1359 سال از حکومت پیامبر اعظم صلی‌الله علیه و آله و سلم و حضرت امیرالمومنین علی علیه‌السلام، بار دیگر اسلام را شعار خویش قرار داده بود، چه می‌آمد. 

 

آتشفشان مورد نظر، البته از سینه‌هایی سوزان تغذیه شد ولی این سینه‌ها، سوزانِ از کف دادن دوباره جاه و مقام و زندگی‌ اشرافی برخی افراد بود که آتش آن توسط عده‌ای از اراذل، اوباش و الوات به نمایندگی از جریان‌های پیوندخورده با «قدرت» و «ثروت» فوران کرد. در این بین، خون تعدادی جوان ساده‌لوح و فریب‌خورده که تصور می‌کردند رأی‌شان خوانده نشده و نظام در انتخابات ریاست‌جمهوری تقلب کرده، ریخته شد، جان پاک آن زن جوان و مظلوم و دختربچه معصومش در کودکستان توسط شیاطین پست‌فطرتِ اجیر گرفته شد، «حسین غلام‌کبیری» جوان بسیجی مخلص به شهادت رسید، خودروهای عمومی و خصوصی، مغازه و خانه و بانک و اموال شخصی و بیت‌المال، خسارات بسیار دیدند و در یک کلام، مواد مذاب این آتشفشان، «امنیت» و حتی «احساس امنیت» را بر سر راه خود، ذوب کرد.


دو:


انتخابات سالم برگزار شد ولی آنکه باند متبختر و متفرعن اشرافیت کوه‌نشین، «رئیس‌جمهور»ش می‌خواست، با اختلافی 11 میلیونی، ناکام شد؛ مردم نه؛ عده‌ای خودفروخته که معلوم بود سازمان‌دهی شده‌اند به خیابان‌ها آمدند و اغتشاشاتی را رقم زدند تا شیرینی پیروزی «مردم‌سالاری دینی» و «تثبیت نظام مقدس» در سی‌امین سال استقرارش و پس از پشت سر گذاشتن این همه موانع، اقدامات، تحریم‌ها و نیز نیرنگ‌‌های دشمنان مستکبر، به کام به‌وجود آورندگانش – 40 میلیون ایرانی سربلند-

به تلخی گراید. 

 

سه:


چه بی‌توجهی‌ای به حقوق مردم شده است؟ اگر شده، آیا در آن 16 سال – و بلکه 24 سال- نبوده است؟ آیا کسی که به نوکری ملت مفتخر است، به مردم بی‌توجه بوده که رنج سفر به دورترین روستاها و بخش‌های کشور را به جان خریده و شبانه‌روز برای رفاه همه ایرانیان – و نه چند خانواده و فامیل خاص شمال تهران‌نشین- تلاش مجدانه دارد و معتقد است، آن پیرزن ساکن دِه با افرادی که خود را سفیدپوست(!) می‌دانند، برایش هیچ تفاوتی ندارد یا افرادی که شهروندان کشور را در دوره صدارتشان به درجات «وزیر، معاون، مشاور، وکیل، مدیرکل، شهردار این شهر، فرماندار آن شهر، مدنی، غیرمتمدن، شهری، روستایی و...» تقسیم می‌کردند؟ 

 

کدام رفتار غلط و خلاف قانون در این 5 سال سر زده که خواست مردم به تغییرات اساسی – قطعا با چاشنی خشونت و به وسیله اختلال و اغتشاش و شورش- مبدل شده باشد؟!


چهار:


پرده آخر نمایش – تا اینجای کار- تهدید به اغتشاش و شورش اجتماعی است. 

 


یک سؤال: با 21 میلیون سفر که به اذعان مدیرعامل مادام‌العمر شرکت متروی تهران به وسیله قطارهای این شرکت انجام می‌شود، درآمد روزانه مترو چه قدر است؟ اینک بلیت تک‌سفره مترو 250 و دوسفره 450 تومان است. اگر هر سفر را ،حتی 200 تومان در نظر بگیریم و یک میلیون نفر/ سفر هم به آقای محسن هاشمی تخفیف بدهیم، پول دریافتی مترو در هر روز 4 میلیارد تومان می‌شود. هر وقت هم مدیران مترو اراده می‌کنند، شورای شهر با تصویب خود، قیمت را افزایش می‌دهد – افزایش ناگهانی قیمت بلیت 150 به 250 تومانی و 250 به 450 تومانی که یادتان هست؟- دیگر چه مشکلی برای تامین بودجه این شرکت وجود دارد که نظام و دولت را به ایجاد اغتشاش اجتماعی تهدید می‌کند؟ البته به عنوان یک فرد منصف باید گفت، در صورتی که حق قانونی مترو دریافت بودجه است، باید با بررسی‌های لازم به این شرکت پرداخت شود اما باید این هم در نظر بگیریم که عملا مدت‌هاست یارانه‌ها در مترو و حمل و نقل ریلی هدفمند شده است.


پنج:


راستی! از مهدی هاشمی چه خبر؟!


پ.ن:این روزها گه گاه به این فکر میکنم که تاریخ در مورد خاندان فتنه گر در آینده چه قضاوتی خواهد داشت؟خاندانی که همیشه سعی میکند نان به نرخ روز خور باشد و انتقامش را با تهدید و زور بگیرد...

پیش‌بینی آیت الله بهاءالدینی از رهبری آیت‌الله خامنه‌ای سال‌ها ق

منبع خبر: رجا نیوز

شبکه ایران : انتخاب حضرت آیت الله خامنه ای به رهبری نظام، پس از حضرت امام، یکی از وقایع بزرگ تاریخ معاصر است که از جنبه های مختلفی حائز اهمیت است. یکی از این جنبه ها، جنبه عنایت و دست گیری الهی است که حاضرین در آن جلسه تاریخی بالاتفاق بر آن صحه می گذارند. اما جالب است بدانیم عرفایی بوده اند که سال ها قبل از رحلت امام و در حالی که هیچ نشانه ای مبنی بر رهبری رهبر معظم انقلاب وجود نداشته، با دیدی الهی از این اراده خدا و از این ذخیره او برای انقلاب آگاه شده و از آن خبر داده بودند.

آقای حسین حیدری کاشانی که سال ها توفیق درک محضر حضرت آیت الله بهاءالدینی را داشته است، در همین باب خاطره ای نقل نموده که خواندنش خالی از لطف نیست:«در یکی از سفرهایی که مقام معظم رهبری به قم تشریف آوردند صبح روزی بود که یکی از دوستان بزرگوار در منزل آمد و فرمود: آقا به منزل آقای بهاءالدینی می آیند، بیا برویم.

به اتفاق ایشان به منزل آقا رفتیم وارد اتاق منزل شدیم، مقام معظم رهبری اظهار لطف و مرحمت فرمود، نشستیم. آقای بهاءالدینی روی تشک با عرقچین نشسته بود، آقایانی در خدمت آقا بودند.

حقیر خدمت مقام معظم رهبری عرض کردم: آقا! اگر بعضی بعد از نشست مجلس خبرگان، از رهبری حضرتعالی خبر دادند، ما سه سال قبل از فوت حضرت امام علیه الرحمه، رهبری شما را در سر می پروراندیم. فرمودند: چطور؟ عرض کردم به واسطه فرموده این مرد و اشاره به آیت الله بهاءالدینی کردم و در توضیح آن گفتم در سه نشست که در سه جمعه پیاپی که بنده در منزل محضرشان بودم این مطلب را فرمودند: روزی ابتدا به ساکن فرمودند: فلانی! قضیه قائم مقامی سرنمی گیرد. کسی که ما دلخوش به او هستیم، آقای خامنه‌ای است. بنده هم عرض کردم: بله آقا، و رفتم برای اینکه چای خدمت آقا بیاورم فرموده ایشان را یادداشت کردم.

هفته بعد روز جمعه حدود ساعت ده صبح فرمودند: "همانطور که ما به شما گفتیم اینها می خواهند کاری کنند، اما موفق نمی شوند دلخوشی ما به آقای خامنه ای است." عرض کردم، بله آقا و بلند شدم رفتم یادداشت کردم و برگشتم. هفته سوم باز به همین مضامین در باره آینده مطلبی فرمودند، من نگاهی به چشم های آقا [آیت الله بهاءالدینی] کردم، آقا فرمود چه باید کرد؟ شما تعجب می کنی؟ اما دید ما این است، عرض کردم بله آقا.

چون سخنم به اینجا رسید آقایانی که در خدمت آقا بودند خوشحال شدند و تبسم کردند و مقام معظم رهبری نگاهی به آیت الله بهاءالدینی کرد، ایشان هم به طور عادی گفته های حقیر را می شنید و سرمبارک در پیش داشت.»
(سیری در آفاق، نوشته حسین حیدری کاشانی، انتشارات تهذیب، صفحات 365 و 366)

نقل‌قول بلر را انکار می‌کنید، با شریک نفتی دیک‌چنی و متهم امنیتی

پس از انتشار خبری با عنوان "بلر در جلسه‌خصوصی: میوه عراق را از دستان روحانی گرفتیم" در رجانیوز که شرح تاسف برانگیز از غفلت مسئولان وقت دیپلماسی هسته ای کشور و زانوهای خم شده آنان در برابر دیپلمات های مکّار غربی را در برداشت، روابط عمومی مرکز تحقیقات مجمع تشخیص مصلحت که زیر نظر حسن روحانی فعالیت می کند، اقدام به انتشار جوابیه ای عجیب و غریب با لحن و کلامی متعلق به دوران پارینه سنگی کرده است.

به گزارش رجانیوز، جوابیه‌نویسان این مرکز، بدون بیان مستندات و دلایل خود، طرف مقابل را به چوب دروغ، خیانت و رسوایی رانده و در مَخلص کلام آقای روحانی و دوستانش را که دستاورد مهم آنان در پایان دوره مأموریت خود تعطیلی افتخارات هسته ای کشورمان بود، به‌عنوان مجسمه صداقت، توانمندی و زیرکی معرفی کرده‌اند؛ جوابیه‌ای که به نظر می‌رسد نویسندگان آن، به شدت به قاعده "خودگویی و خود خندی عجب مرد هنرمندی!" اعتقاد دارند.
 
در این جوابیه با یادآوری اظهارنظر منتشر شده از بلر در رجانیوز ادعا شده که این نقل قول بدون سند است و صحت ندارد. این در حالی است که بلر پس از تعلیق فعالیت‌های غنی سازی اورانیوم در ایران و در سال 2004 اعلام کرده بود که میوه حمله به عراق را در جایی دیگری به‌دست آورده است. وی در جلسه خصوصی مورد اشاره در خبر رجانیوز که در واقع یک مهمانی بود که به افتخار او برگزار شده بود اعلام کرد «میوه عراق را از دستان "حسن روحانی" -دبیر وقت شورای عالی امنیت ملی ایران- به‌دست آورده است.»
 
اما بر خلاف ادعای مرکز وابسته به حسن روحانی، این سخن بلر که "میوه حمله به عراق را از برنامه هسته ای ایران به‌دست آورده" در سفر به عراق و در شهر بصره و در مقابل شبکه های خبری و خبرگزاری‌ها و میلیون‌ها شنونده بیان شده و صدها مقاله، خبر و گزارش در زمینه این گفته آقای بلر منتشر شده است که مقامات عالی رتبه کشورمان نیز در فواصل زمانی مختلف در جلسات خصوصی و عمومی خود به این سخنان اعتراض کرده اند.
 
اما اینکه آقای روحانی که بود و که هست فایده ای در رابطه با شفاف سازی نسبت به این سوال ما که ایران چه تخلفی مرتکب شده که تمامی دانشمندان اتمی خود را خانه نشین کرده و مجتمع های صنعتی خود را مهر و موم کرده و میلیاردها تومان سرمایه را به حال تعلیق درآورده است، نخواهد داشت. آیا آقای حسن روحانی باید جواب این سئوال را بدهد که به چه دلیل تیم کارشناسی او به این نتیجه رسیده که باید قراردادهای سعدآباد و بروکسل امضا و فعالیت هسته ای تماما قانونی ایران تعلیق شود؟
 
منبع خبر در مورد شرکت "کیش اورینتال" و دفاتر آن در خیابان افریقا و جزیره کیش و همچنین عضویت و مالکیت آقای سیروس ناصری معاون آقای حسن روحانی در این شرکت و قرارداد شرکت "کیش اورینتال" برای اجاره دکل‌های حفاری دریایی برای چاه‌های گازی پروژه پارس جنوبی با کمپانی نفتی امریکایی "هالیبرتون" نه تنها در اداره ثبت و اسناد و املاک کشور موجود است، بلکه اسناد و مدارک موجود در شرکت ملی نفت ایران نشان می دهد که چگونه شرکت "کیش اورینتال" یک شبه ره صد ساله را پیموده و از شرکت یک لا قبای آقای سیروس ناصری و شرکا! به بزرگترین شرکت پیمانکاری دکل‌های حفاری چاه‌های نفت مناطق دریایی و خشکی در ایران تبدیل شده است.
 
علاوه براین ده‌ها منبع خبری جهان اعم از خبرگزاری‌های بین المللی تا روزنامه ها در ارتباط با قرارداد مذکور مطلب و سند منتشر کردند و فقط کافی است که کلمه "کیش اورینتال" و هالیبرتون" را در موتور جستجوگر تحریر کرد و نتایج آن را در ده‌ها گزارش و خبر بازبینی کنیم.
 
همچنین، در مورد منابع بخش‌های دیگر خبر رجانیوز و تعلیق فعالیت‌های غنی سازی اورانیوم ایران به مدت بیش از دو سال و نیم و حتی تعطیلی مجتمع هایی که هیچ گونه ارتباطی با ماشین های سانتیریفیوژ نداشته اند، منبع خبری، هزاران صفحه گزارش، خبر، مدارک و مستندات از روزنامه های وطنی تا خبرگزاری‌های بین المللی در مورد تعلیق برنامه هسته ای ایران است که اگر رجانیوز منابع آن را بخواهد اعلام کند، باید به مدت دوسال و نیم خبرها و گزارش‌ها و تفسیرهای با شور و شعف خبرگزاری‌های خارجی را بازنشر دهد که بر اساس آن‌ها، ایران خودخواسته فعالیت‌های قانونی و مطابق قوانین و مقررات بین المللی آژانس انرژی اتمی را تعلیق کرده است. این همان نکته ای است که بر سر افشای زوایای ناگفته آن که در اصل ریشه در انفعال و خودباختگی تیم مذاکره کننده وقت دارد، مصر هستیم، یعنی مصالح کشور ایجاب نمی کرد که فعالیت ها تعلیق شود بلکه پشت پرده های تیم هسته ای وقت که بعداً یکی از آن‌ها متهم امنیتی از آب درآمد و دیگری دلال نفتی، چنین نتیجه خفت باری را برای کشور به ارمغان آورد.
 
با این حال، آقای حسن روحانی که از جمله خواص مردود در فتنه 88 است و جوابیه‌نویسانش بهتر است به این سؤال پاسخ بدهند که بر فرض که نقل قول تونی بلر را انکار کردید، با سیروس ناصری شریک نفتی دیک چنی در هالیبرتون و حسین موسویان متهم امنیتی به‌عنوان کلیدی‌ترین اعضای تیم وقت هسته‌ای چه می‌کنید و آیا نتیجه طبیعی این نیروها غیر از وادادگی‌های آن دوره می‌توانست باشد؟
 
در پایان به‌منظور شفاف‌سازی و واگذار کردن قضاوت به خوانندگان، رجانیوز متن خبر قبلی رجانیوز و عین جوابیه مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام را منتشر می‌کند:
 
خبر قبلی منتشر شده در رجانیوز:
 
به مناسبت سالگرد نشست کاخ سعدآباد، جزئیاتی منتشر نشده از اظهارات مقامات انگلیسی که نتیجه بی‌تدبیری مسئولان وقت دیپلماسی هسته‌ای ایران بود را افشا کرد.
 
به گزارش رجانیوز، تونی بلر نخست وزیر وقت انگلستان که پس از تعلیق فعالیت‌های غنی سازی اورانیوم در ایران و در سال 2004 اعلام کرده بود که میوه حمله به عراق را درجایی دیگری بدست آورده است در یک جلسه خصوصی و در یک مهمانی که به افتخار او برگزار شده بود اعلام کرد «میوه عراق را از دستان "حسن روحانی" - دبیر وقت شورای امنیت ملی ایران - بدست آورده است».
 
بنابر این گزارش، اشراف امنیتی و اطلاعاتی مقامات امنیتی غربی برروی دو تن از معاونین اصلی آقای حسن روحانی خصوصا آقای سیروس ناصری - که نوارهای ویدئویی او در جلسات مختلفی که با شرکت نفتی امریکایی "هالیبرتون" در زمینه اجاره هشت دستگاه دکل حفاری نفتی فلات قاره برای یک شرکت خصوصی "کیش اورینتال" را در اختیار داشته اند - سبب شده بود که نزد سرویسهای امنیتی و اطلاعاتی امریکا و انگلیس براحتی برروی تیم مذاکراه کننده ایران تسلط داشته باشند.
 
تونی بلر در جلسه خصوصی اعلام کرده بود که دست ایرانیها همواره در مذاکرات هسته ای خود از پیش باز است و عملا مذاکره کنندگان اروپایی هیچگونه نگرانی و دغدغه ای از روند مذاکرات هسته ای با طرف ایرانی ندارند و متونی که از قبل از جلستان در مورد موارد مطرح شده در مذاکرات تهیه می گردد، بدون کم و کاست به تائید و تصویب طرف های ایرانی می رسد!
 
فعالیت های غنی سازی ایران که به مدت بیش از دو سال به تعلیق درآمده بود ناشی از تحلیل های غلط و عدم درک دنیای استکباری و همچنین عدم آگاهی و نداشتن بصیرت و دانش کافی از وضعیت اروپا و امریکا و توانائی‌های داخلی کشورمان بود، شرایطی که باعث گردید روز به روز طرف‌های غربی به زیاده خواهی خود در ارتباط با موضوع هسته ای ایران ادامه بدهند که در زمان تعلیق فعالیت های هسته‌ای ایران نه تنها هیچ یک از سانتیرفیوژهای ایران چرخشی نداشتند بلکه مدیریت ناآگاهانه و فله‌ای آقای حسن روحانی به همراه مذاکره کنندگان ارشد هسته ای ایران یعنی آقای سیروس ناصری و ... شرایطی را برای کشور ایجاد کرد که در معاهده‌های بروکسل و پاریس و سعدآباد حتی صنایع پائین دستی هسته‌ای ایران که هیچگونه ارتباطی با غنی سازی اورانیوم نداشتند نیز؛ جزو مجتمع های به تعلیق درآمده و تعطیل ایران قرار داشتند.
 
دانشمندان و متخصصین ایرانی به جای برنامه‌ریزی بر روی توسعه و مدیریت فنی پروژه های هسته ای، بایستی به اوقات تعطیلی خود فکر می کردند که چگونه این اوقات را سپری نمایند!
 
تسلط اطلاعاتی و امنیتی سرویسهای امنیتی غربی برروی مقامات مذاکره کننده هسته ای ایرانی عملا هرگونه اقدام و تلاش ایران را برای کشاندن مذاکره کنندگان غربی به سوی درخواست های ایران را عقیم می نمود چرا که آنها براحتی دست ایران را در مذاکرات هسته ای از پیش خوانده بودند!
 
جوابیه روابط عمومی مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام:
 
بنام خدا 
 
وظیفه سازمانی رجانیوز، جعل خبر و مخدوش کردن منافع ملی 
 
سایت دروغ‌پرداز رجانیوز در یک اقدام تامل‌برانگیز و ناشیانه، خبری را که بار قبل هم به‌نقل از همپالگی‌های خود از زبان جک استرا وزیر امور خارجه اسبق انگلستان مطرح کرده بود، یک بار دیگر به نقل از تونلی بلر نخست‌وزیر سابق این کشور تحت عنوان "بلر در جلسه خصوصی:…" مطرح کرد. 
 
در خصوص جعلی بودن این خبر هیچ شکی نیست و باید در محاکم قضایی به آن رسیدگی کنند. اما اینکه چرا رجانیوز یک بار دیگر این خبر کذب و فراموش شده را به شکلی کاملا ناشیانه تکرار و زنده می‌کند، جای سوال و تعمق دارد. مسئولان این سایت دروغ‌پرداز حتی به آرشیو خود برای بررسی دروغ‌های قبلی خود نگاه نکرده‌اند که لااقل دروغ جدید را با شکل و شمایلی بهتر و کامل‌تر بیان کنند. تا لااقل به ذهن خواننده بهتر القاء شود. 
 
ابتدائی‌ترین کار در اطلاع‌رسانی مراجعه به آرشیو است، تا اشتباهات گذشته را تکرار نکنند.
 وضعیت کنونی در رجانیوز گویای آن است که حتی قدرت مدیریت و استفاده از نیروهای خود را هم ندارد. 
 
به اعتقاد بسیاری از ناظران آگاه و حتی برخی افراد نزدیک به دولت دهم، این‌گونه اقدامات سایت رجانیوز باعث تبدیل شدن آن به یک مجموعه بی‌اعتبار و پرهزینه برای دولت وقت گردیده است. به‌طوریکه اخبار و ادبیات آن در هیچ یک از محافل سیاسی و خبری محلی از اعراب ندارد. 
 
امید است مسئولان قضایی و سیاسی کشور لااقل برای حفظ منافع و اعتبار حاکمیت جمهوری اسلامی در مرجعی ذی‌صلاح به شیوه‌های غیر‌معقول، ناشایست و هزینه‌های مالی و سیاسی پرداخت شده برای این سایت رسیدگی کنند. تا روشن شود که مسئولان آن چگونه منافع ملی، اعتبار کشور و بودجه بیت‌المال را در این سایت به قربانگاه منافع جناحی و دعواهای سیاسی خود برده‌اند. 
 
لیکن برای روشن شدن بهتر ابعاد این دروغ‌پردازی در سایت رجانیوز نزد افکار‌عمومی موارد زیر لازم به یاد آوری است؛ 
 
- منبع خبر منتشر شده کدام خبرگزاری یا چه کسی است؟ ذکر منبع نقل کننده خبر اولین درس روزنامه‌نگاری در همه دنیا بوده و هست. مگر اینکه رجانیوز خود مدرس جدید خبرنویسی باشد. آنگونه که رجانیوز گفته است تونی بلر در جلسه خصوصی این مطلب را بیان کرده است. پس فرض حضور خبرنگار این سایت منتفی است. 
 
- از سوی دیگر سایر مواردی که سایت دروغ‌پرداز رجانیوز در ادامه این مطلب مطرح کرده است، متکی بر سخنان بدون منبع و بی‌اساسی است که به‌نقل از نخست‌وزیر سابق انگستان آورده و طبیعی است که بقیه خبر نیز از ارزش و اعتبار، به همان دلیل اول ساقط است. 
 
- همچنین لازم است توجه حامیان و مسئولان این سایت بی‌اعتبار را به این نکته جلب کرد که حجت‌الاسلام دکتر حسن روحانی برای مدت 16 سال دبیر شورای عالی امنیت ملی کشور بوده‌اند و هم اکنون نیز به‌عنوان نماینده مقام معظم رهبری در شورای عالی امنیت ملی حضور دارند. به این ترتیب ایشان مورد اعتماد و تایید مقام معظم رهبری و سایر مقامات عالی سیاسی و اجرائی کشور بوده و هستند. 
 
همچنین 5 دوره (20 سال) به‌عنوان نماینده مجلس شورای اسلامی و نماینده مجلس خبرگان رهبری (دوره سوم و چهارم) از آرإ و پشتوانه مردمی برخوردار بوده‌اند. هتاکی و تخریب ایشان به مثابه تخریب مقامات عالی و مردم این کشور است که ایشان را انتخاب و تایید کرده‌اند. این امر مغایر با منافع و اصول اولیه سیاست در همه کشورهای دنیا و از جمله جمهوری اسلامی است. 
 
- اگر کسی ادعایی و سندی معتبر علیه هر یک از مسئولان تیم مذاکره هسته‌ای سابق دارد می‌تواند به مقامات ذی‌صلاح مراجعه کرده و آن‌را اثبات کند. لیکن اینگونه دروغ‌پردازی‌های بی‌اساس و حتی بدون یک منبع ظاهری نشان از عجز و ناتوانی این تفکر سیاسی دارد که در قالب دروغ‌های رجانیوز ظاهر شده‌اند. 
 
- حجت الاسلام دکتر حسن روحانی به‌عنوان شخص حقیقی و مرکز تحقیقات استراتژیک به‌عنوان یک شخص حقوقی، حق شکایت و پیگیری این اعمال خلاف و ناشایست سایت رجانیوز را برای خود محفوظ می‌دانند. 
 
روابط عمومی 
مرکز تحقیقات استراتژیک

پوستر/ واکسیناسیون جمهوری اسلامی در برابر میکروب‌های سیاسی

رهبر معظم انقلاب در سخنرانی خود در جمع پرشور مردم قم اعلام کردند که فتنه 88 نظام ایران را در برابر میکروب‌های سیاسی واکسینه کرد.

این جمله آیت‌الله خامنه‌ای دستمایه گرافیست‌های ایرانی برای طراحی پوستر قرار گرفته است.

 

فهرست 53 زن آمریکایی در انتظار مرگ

خبرگزاری فارس: هم اینک 53 زن در ایالات مختلف آمریکا در انتظار اعدام هستند. قرار است این زنان با «صندلی الکتریکی» و «تزریق سم» یعنی شیوه‌‌‌‌‌‌‌‌‌هایی که فقط در ایالات متحده آمریکا رایج است، اعدام شوند.


به گزارش خبرنگار سیاست خارجی خبرگزاری فارس،‌ محمود احمدی‌نژاد رئیس جمهور کشورمان در سفر اخیر به نیویورک به منظور شرکت در شصت و پنجمین اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل متحد در گفت‌وگو با «چارلی رز» مجری برنامه شبکه 13 آمریکا، فهرست 53 نفری از زنان آمریکا که در انتظار اعدام هستند را به وی داد.
مصطفی رحمانی مسئول دفتر حفاظت منافع جمهوری اسلامی ایران در واشنگتن نیز در گفت‌وگویی با خبرنگار فارس در خصوص آمار اعدام‌های انجام شده در آمریکا، اظهار داشت: از سال 1976 تا 2009 در آمریکا 7 هزار و 713 نفر به وسیله صندلی الکترونیکی یا تزریق سم اعدام شده‌اند. یعنی به طور متوسط ظرف این مدت سالیانه 233 نفر اعدام شده‌اند.
مسئول دفتر حفاظت منافع جمهوری اسلامی در واشنگتن با بیان اینکه اکثر اعدام‌ها در آمریکا به وسیله صندلی الکترونیکی و تزریق سم انجام می‌شود، یادآور شد: البته نباید اعدام‌های دسته جمعی که توسط هواپیماهای بدون سرنشین آمریکایی در نقاط مختلف جهان صورت می‌گیرد را از قلم انداخت.
وی به فهرست 53 نفره زنان محکوم به اعدام و در انتظار مرگ در آمریکا اشاره کرد و گفت: هیچ کس حتی دیده‌بان حقوق بشر از این 53 نفر سخنی به میان نمی‌آورد.
اسامی زیر فهرست 59 نفره از زنان اعدامی آمریکا هستند که توسط دادگاه‌های ایالتی و فدرال محکوم و تعدادی از آنان تا زمان انتشار این متن اعدام شده‌اند.

* آلاباما ALABAMA

پاتریشیا بلک مون Patricia Blackmon
تیرا کاپری گوبل Tierra Capri Gobbl‌e
لوئیس هریس Louise Harris
شوندا نیکول جانسون Shonda Nicole Johnson

* آریزونا ARIZONA

وندی آندریانو Wendi Andriano
دبرا جین میلک Debra Jean Milke

* کالیفرنیا CALIFORNIA

ماریا دلریارو آلفارو Maria Delrioaro Alfaro
دورا لوز بونروسترو Dora Luz Buenrostro
سوکورو کارو Socorro Caro
سلسته سیمون کارینگتون Celeste Simone Carrington
سینتیا لین کافمن Cynthia Lynn Coffman
کری لین دالتون Kerry Lynn Dalton
سوزان اوبانکس Susan Eubanks
ورونیکا گونزالس Veronica Gonzalez
مک درموت مورین McDermott, Maureen
میشل لین میشاد Michelle Lyn Michaud
سندی دان نیوس Sandi Dawn Nieves
آنجلینا رودریگز Angelina Rodriguez
مری الن ساموئلز Mary Ellen Samuels
جنین ماری اسنایدر Janeen Marie Snyder
کاترین تامپسون Catherine Thompson

* فدرال

والری سوزت فرند Valerie Suzette Friend
آنجلا جین جانسون Angela Jane Johnson
لیزا ماری مونتگومری Lisa Marie Montgomery

* فلوریدا FLORIDA

تیفانی کول Tiffany Cole
روندا نورمن Rhonda Norman

* جورجیا GEORGIA

کلی رنه بروکشایر Kelly Renee Brookshire

* آیداهو IDAHO

رابین لی رو Robin Lee Row

* ایندیانا INDIANA

دبرا دنیس براون Debra Denise Brown

* کنتاکی KENTUCKY

ویرجینیا سوزان کادیل Virginia Susan Caudill

* لویزیانا LOUISIANA

آنتوانت فرانک Antoinette Frank
برندی هولمز Brandy Holmes

* می‌سی‌سی‌پی MISSISSIPPI

میشل بیروم Michelle Byrom
لیزا چمبرلن Lisa Chamberlin
کریستی لی فولگام Kristi Leigh Fulgham

* کارولینای شمالی NORTH CAROLINA

ملانی اندرسون Melanie Anderson
پاتریشیا جوان جنینگز Patricia JoAnn Jennings
کریستین کمرلین Christene Kemmerlin
بلنچ کایزر مور Blanche Kiser Moore
کارلت الیزابت پارکر Carlette Elizabeth Parker
کریستینا اس. والترز Christina S. Walters

* اوهایو OHIO

نیکول آن دایر Nicole Ann Diar

* اوکلاهاما OKLAHOMA

برندا ای. اندرو Brenda E. Andrew

* پنسیلوانیا PENNSYLVANIA

کارولین آن کینگ Carolyn Ann King
میشل سو تارپ Michelle Sue Tharp
شوندا دی والتر Shonda Dee Walter

* تنسی TENNESSEE

گیل کرکسی اوونز Gaile Kirksey Owens
کریستا گیل پایک Christa Gail Pike

* تگزاس TEXAS

سوزان مارگارت باسو Suzanne Margaret Basso
لیندا آنیتا کارتی Linda Anita Carty
لیزا کلمن Lisa Coleman
کتی لین هندرسون Cathy Lynn Henderson
بریتانی مارلو هولبرگ Brittany Marlowe Holeberg
ملیسا الیزابت لوسیو Melissa Elizabeth Lucio
کیمبرلی لگیل مک کارتی Kimberly Legayle McCarthy
چلسی لی ریچاردسون Chelsea Lea Richardson
دارلا لین روتیر Darla Lynn Routier
اریکا ایوان شپرد Erica Yvonne Sheppard

*ویرجینیا VIRGINIA

ترزا میشل لوئیس Teresa Michelle Lewis (اعدام شد)

حامیان موسوی

در این تصویر جوان اسراییلی نشان داده می شود که روی پیراهنش عکس یک زن باردار فلسطینی چاپ شده که زیر آن به دو زبان عبری و انگلیسی نوشته شده که یک شلیک، دو کشته!

به گزارش فارس هر از چندگاهی در سرزمینهای اشغالی بروز اتفاقاتی سبب روشن شدن بیشتر ماهیت رژیم صهیونیستی برای افکار عمومی می شود.

کشتار زنان و کودکان به بهانه های مختلف، له کردن دختر آمریکایی معترض به خراب کردن خانه فلسطینی ها با بلدوزر، اظهارات خاخامهای صهیونیست، اعترافات رسانه ای یا مورد اخیر آن یعنی حمله به کاروان آزادی غزه بیش از پیش افکار عمومی را علیه این رژیم روشن کرده است.

اینک یک تصویر دیگر از اوج نژادپرستی این رژیم منتشر شده که دل هر انسان آزاده ای را به درد می آورد.

در این تصویر جوان اسراییلی نشان داده می شود که روی پیراهنش عکس یک زن باردار فلسطینی چاپ شده که زیر آن به دو زبان عبری و انگلیسی نوشته شده که یک شلیک، دو کشته!

سؤالات مجری «دیروز امروز فردا» از میرحسین موسوی

وحید یامین‌پور مجری برنامه «دیروز، امروز، فردا» در گفت‌وگوی مکتوب با خوانندگان سایت «الف» پرسش‌های آنان پاسخ داد.

وی در پاسخ به این سؤال که «اگر به شما بگویند برو با موسوی مصاحبه کن چه سوالاتی می پرسید؟»، نوشته است:

«از او می پرسم که:

چه کسی واقعا توهم بی شمار بودن و اکثریت بودن را انداخت در ذهنتان؟

چرا بعد از اعلام نتایج و اعتراضتان به نتیجه انتخابات، دعوت صداسیما را برای انجام مصاحبه یا مناظره قبول نکردید؟

شما حدود ساعت ۲۱ جمعه ۲۲ خرداد، در حضور خبرنگاران گفتید پیروز این انتخابات هستید. در شرایطی که هنوز رای گیری جریان داشت و صندوقی شمارش نشده بود، چطور از نتیجه انتخابات مطلع و مطمئن بودید؟ آیا از بزرگان سیاسی نظام کسی هم با شما تماس داشت و در توهم شما موثر بود؟

چرا به دعوت شورای نگهبان برای بررسی اعتراضتان جواب رد دادید و برای نظارت بر بازشماری تصادفی صندوقها نماندهای معرفی نکردید؟

چرا پیش از انتخابات دائم دم از تبعیت از ولایت می زدید و پس از آن پشت پا زدید به همه چیز؟

رابطه ی شما با ترور مبهم شهید آیت چیست؟

چرا همسر شما بلافاصله با بی بی سی مصاحبه کرد و چرا تمام برنامه های سیاسی شما با حمایت و مدیریت رسانه های اسرائیلی و امریکایی جلو رفت؟

چطور شما در سال ۷۸ آقای هاشمی را خائن می نامید و در سال ۸۸ ایشان را به عنوان پدر خوانده ی خود می پذیرید؟

چرا پس از آنکه برای اثبات تقلب نتوانستید مدرکی بدهید ابراز پشیمانی نکردید؟

اگر در انتخابات مجدد شما پیروز می شدید و این بار طرفداران رقیبتان می ریختند توی خیابانهاو تقاضای ابطال نتیجه و تکرار رای گیری را می کردند، آنوقت چه باید می کردیم؟

چند صد میلیارد پول تبلیغات انتخاباتیتان را از کجا آوردید؟

نظرتان راجع به حمایت شدید اوباما، نتانیاهو، مسعود رجوی،‌ ربع پهلوی و دیگر سران کفر و استکبار و نفاق از شما چیست؟ شما چه کرده اید که اینقدر مورد علاقه ی فراری ها و منافقان داخلی قرار گرفته اید؟

چرا بر خلاف مشی امام پس از ۲۲ سال خود را مرید شیخ … -منتظری- معرفی کردید؟ این آیا همان التزام تان به راه امام بود؟

وقتی دروغهای شما درباره ی سعیده ی پورآقایی، ترانه موسوی، احمد کارگرنجاتی، علیرضا توسلی و فاطمه براتی و دیگر نمایشهای مضحکتان برای کشته سازی و مظلوم نمایی لو رفت چه حسی داشتید؟

نظرتان راجع به اظهار نظرهای خلاف اسلام همسر مکرمه تان درباره ی حقوق زنان چیست؟

وقتی همسرتان آن اظهارنظرهای مسخره را در اثبات تقلب در انتخابات در بی بی سی مطرح کرد(لرها… ترک ها …) چه حسی داشتید؟ هنوز معتقدید او روشنفکرترین زن ایرانی است؟

شما که از عکس ۳*۴ سیاه و سفید همسرتان در تلویزیون غیرتی شدید نظرتان درباره ی حضور جالب(!) همسرتان در مجامع بزن و بکوب جوانهای بالاشهری چیست؟

وقتی در «نه دی» میلیونها نفر در سراسر کشور با لباس عزاداری برای سیدالشهدا شما را یزیدی و منافق خواندند چه حسی داشتید؟

نظرتان راجع به هتک حرمت مقدسات توسط طرفدارانتان چیست؟

الان پس اینهمه واقعه ی ریز و درشت،‌ اگر برگردیم به دوسال پیش آیا مجدداً حاضر هستید به عنوان نماینده ی تمام اپوزوسیون و ضد انقلاب های داخل خارج، کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری شوید؟

چرا چند وقت است سکوت کرده اید و دیگر از آن حرفهای پرشور و تحریک کننده ی سال پیش نمی زنید؟ آیا پشیمان شده اید یا واقع نگر؟

چرا امسال دعوتتان را برای راهپیمایی ۲۲ خرداد پس گرفتید؟