کم‌سوادی در علم لغت یا دروغ‌گویی برای جلب رأی؟

ادعای میرحسین موسوی مبنی بر نشستن دکتر احمدی‌نژاد زیر پرچم خلیج عربی در اجلاس دوحه نمونه دیگری از کلکسیون دروغ‌گویی‌های فردی است که دولت خود را در صورت پیروزی دولت صداقت می‌داند.

به گزارش رجانیوز، موسوی چندی پیش در اجتماع دانشجویان زنجان گفته بود: در زمینه‌ سیاست خارجی شاهد تناقض‌های متعددی هستیم؛ مثلاً درباره مسائل ملی صحبت‌هایی می‌کنیم اما بعد زیر پرچمی می‌نشینیم که در آن به جای نام خلیج فارس، نام خلیج عربی درج شده است.

این در حالی است که به این شایبه همان 2 سال پیش که در رسانه‌ها مطرح شد، پاسخ داده شده بود. در آن زمان نیز اصحاب رسانه ای مخالف دولت قصد داشتند تا با اتکا به عکسی که در آن احمدی نژاد را دراجلاس سران دول عربی حاشیه خلیج فارس رسانه ای شده بود، وی را به بی توجهی به عنوان "خلیج فارس" و به رسمیت شناختن نام "خلیج عربی" متهم کنند.

اما آنچنان که در عکس مشخص است، عبارت پشت سر احمدی نژاد در این عکس "دول الخلیج العربیه" است. این عبارت اگر چه با شیطنت برخی از این افراد به "دولت‌های خلیج‌عربی" معنا شد، اما توضیح‌های کارشناسان زبان که بعضاً از چهره های اصلاح طلب هم بودند، باعث شد تا آنان در آن زمان از این خطای فاحش عقب نشینی کنند. با این حال، بار دیگر و در آستانه انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری، این سوژه گویا مورد مناسبی برای تخریب‌های مهندس موسوی علیه دکتر احمدی‌نژاد شده است.

دو سال پیش، کارشناسان زبان عربی برای این طیف توضیح دادند که "ة" تانیثی که بر سر "العربیة" آمده، با توجه به مذکر بودن لفظ "الخلیج"نمی تواند صفت آن باشد.

آنان توضیح دادند به این دلیل و بنابر قواعد ابتدایی زبان عربی، مشخص است که این صفت به کلمه "دول" که جمع مکسر "دولة" و بنابراین مؤنث است، تعلق دارد.

اما اخیراً هم‌زمان با موسوی یک سایت خبری متعلق به تیم مذاکره کننده سابق هسته ای نیز تلاش کرد تا با احیای این شبهه مرده، آبروی از دست رفته اش در جریان افشاگری های اخیر احمدی نژاد را پوشش موازی دهد.

رئیس جمهور اخیراً با اشاره به حواشی قرارداد "ننگین" سعدآباد، آن را عامل جری شدن دشمنان ایران علیه کشورمان دانسته بود.

سایت مذکور در همین راستا و پس از آنکه از زبان سرپرست سابق تیم هسته ای "دولت" را به افشای برخی اسناد درباره بی کفایتی "تهدید"کرد، در مطلب جداگانه ای نوشت: "آیا حضور جناب آقای احمدی‌نژاد در کنار تابلوی «خلیج عربی» باعث عزت ملی ایرانیان شده است یا سیاست‌های هوشمندانه و مذاکرات مقتدرانه نظام در سال‌های 82 تا 84؟".

سفر احمدی‌نژاد و حضور وی به عنوان اولین رییس جمهوری ایران، در اجلاس سران کشورهای خلیج فارس برای این رسانه آنقدر سنگین بود که حتی با اعلام خبر حضور احتمالی احمدی‌نژاد در این اجلاس حملات تخریبی خود را سازمان دادند.

حضور احمدی‌نژاد در این اجلاس که پس از جنگ ایران و عراق تاسیس شده و از ابتدا بنای کار خود را مقابله با نفوذ و صدور انقلاب اسلامی ایران و همچنین حمایت همه‌جانبه از رژیم بعث عراق در جنگ تحمیلی بنا نهادند، خود نشانه‌ای از پذیرفتن ایران به عنوان قدرتی مسلم در منطقه بود.

گفتنی است برخلاف ادعاهای مشابه، احمدی‌نژاد تنها رئیس جمهوری است که حاضر نشد دربرابر شائبه یک مقام عالی‌رتبه عربی درباره این اسم سکوت کند.

امیر قطر زمانی که در سفر به ایران از خلیج فارس با عنوان جعلی "خلیج" نام برد ، با واکنش سریع احمدی‌نژاد روبرو شد. وی در برابر خبرنگاران هم بدون در نظر گرفتن تعارفات سیاسی-دیپلماتیک این موضوع را به وی گوشزد کرد که خلیج فارس تنها یک نام دارد و آن هم "خلیج فارس" است.

آیا موسوی از اینکه قانون اجر نمیشه احساس خطر کرد؟

انتشار خبر روز گذشته در رجانیوز مبنی بر اینکه میرحسین موسوی که در فیلم تبلیغاتی خود تأکید کرد "من دکتر نیستم" و در سوابق علمی وی چنین چیزی وجود ندارد، اما بر در اتاق وی چنین عنوانی نصب شده است، از سوی سایت‌ها و رسانه‌های پرشمار وی با سکوت کامل مواجه شده است و عنوان "دکتر میرحسین موسوی" نیز از در اتاق وی در دانشکده علوم انسانی دانشگاه تربیت مدرس جمع‌آوری شده است.

بنا بر این گزارش، در پایگاه رسمی شورای عالی انقلاب فرهنگی، در بخش معرفی اعضای این شورا، پیرامون سوابق علمی مهندس موسوی 68 ساله اینگونه آمده است: میرحسین موسوی خامنه فرزند میر اسماعیل، آخرین مدرک تحصیلی، فوق لیسانس معماری وشهرسازی از دانشگاه ملی(شهید بهشتی) 1348. میر حسین موسوی که با تحصیلات فنی هنری خود در رشته معماری پیش از انقلاب در دانشگاه ملی نیز در همین رشته تدریس داشته است، اگرچه در دهه نخست انقلاب مهندس موسوی به جهت بر عهده داشتن مشاغلی همچون عضویت در شورای انقلاب، وزارت امور خارجه و نخست وزیری، نتوا نست به فعالیت های دانشگاهی بپردازد، اما در سالیان پایانی 8 سال نخست وزیری اش و همزمان با فشار اقتصادی ناشی از جنگ تحمیلی بر مردم ایران، بنا بر آنچه که در سردر ورودی دانشگاه تربیت مدرس نقش بسته است، به بهانه تحقق انقلاب فرهنگی و با نظر مساعد حضرت امام(ره) بنای تاسیس دانشگاهی را گذاشت که در آینده نه چندان دور خود نیز یکی از اعضای هیت علمی آن در آمد.

اما مهندس میرحسین موسوی با مدرک کارشناسی ارشد معماری وشهرسازی نه تنها به عضویت هیئت علمی دانشکده هنر و یا دانشکده فنی و مهندسی این دانشگاه در نیامد بلکه در یک اتفاق شگفت انگیز، با عنوان "دکتر میرحسین موسوی" به عضویت گروه علوم سیاسی دانشکده علوم انسانی این دانشگاه در آمد تا در گروه درسی معتبرترین دانشگاه تحصیلات تکمیلی که یار دیرینش "سید علیرضا بهشتی" ریاست آن را بر عهده دارد، با مدرک غیرمرتبط، بنا بر اطلاعات موجود در پایگاه دانشگاه تربیت مدرس، به دانشجویان کارشناسی ارشد، مسائل ایران و ریشه های انقلاب اسلامی تدریس کند. جالب آنجاست که دفتر" دکتر میرحسین موسوی"! به عنوان عضو هیئت علمی گروه علوم سیاسی دانشکده علوم انسانی این دانشگاه، با دفتر سید علیرضا بهشتی در یک اتاق در طبقه دوم این دانشکده قرار گرفته است.

لینک صفحه مربوط به دکتر میرحسین موسوی در دانشگاه تربیت مدرس

اما فعالیت علمی " دکتر میرحسین موسوی"! در کسوت استاد علوم سیاسی تنها به تدریس برخی دروس علوم سیاسی ختم نشده و "دکتر موسوی" به شهادت پایگاه اطلاع رسانی دانشگاه تربیت مدرس، استاد راهنما و استاد مشاور تعدادی از پایان نامه های دانشجویان این دانشکده را نیز بر عهده گرفته است. عناوین برخی از پایان نامه هایی که دکتر میرحسین موسوی استادی راهنما و مشاوره آنها را برعهده داشته، جالب توجه است:

1- "مقایسة آرای سیدقطب و دکتر شریعتی"، تحت راهنمایی

2- " مقایسة آرای امام خمینی(ره) و آیت‌ا... نائینی "، تحت راهنمایی

3- "چالش‌های مردم‌سالاری در ایران "، تحت راهنمایی

4- "نفت و سیاست خارجی در دوران پهلوی2 "، تحت راهنمایی

5- "توسعة مرکز شهر اردبیل"، تحت راهنمایی

6- "طرح دانشگاه هنر اسلامی تبریز"، تحت راهنمایی

7- "دولت رانتیر و جامعه مدنی در ایران (1376-1357)"، تحت راهنمایی

8- "الگوی مدیریت تکنوکراتیک و تأثیر آن بر موقعیت طبقة متوسط جدید ایران"، تحت مشاوره

9- "بستـرهای همکـاری و رقابـت روسـیه و ایالات متحده در آسیای مرکزی"، تحت راهنمایی

اما میرحسین موسوی که همزمان با حکم محمود احمدی نژاد، ریاست فرهنگستان هنر را نیز بر عهده داشته و مشغول فعالیت های هنری از جمله راه اندازی نمایشگاه و گالری نقاشی بوده است، در کنار این فعالیت های هنری، به راهنمایی و مشاوره پایان نامه های کارشناسی ارشد بسنده نکرده است و با مدرک جعلی خود، مشاوره و راهنمایی رساله های دکتری در زمینه رشته علوم سیاسی در دانشگاه تربیت مدرس را نیز بر عهده دارد. برخی از این پایان نامه ها و موضوعات که در سایت دانشگاه تربیت مدرس موجود است، شامل عنواین زیر است:

1- "استراتژی امنیت ملی"، تحت مشاوره

2- "کاریزما در مدیریت "، تحت مشاوره

3- "نفت و سیاست خارجی در دهه اول انقلاب "، تحت راهنمایی

4- "چرایی به قدرت رسیدن دولت مطلقه نوگرا در ایران"، تحت راهنمایی

5- "امنیت ایران در عصر جهانی شدن،چالش‌ها و سیاست‌ها"، تحت مشاوره

6- "تأثیر ایدئولوژی سیاسی بر رفتار سیاست خارجی ج.ا.ا و آفریقای جنوبی"، تحت مشاوره

"دکترمیرحسین موسوی"! در حالی به عنوان هیئت علمی گروه علوم سیاسی دانشگاه تربیت مدرس مشغول فعالیت است که در پایگاه اطلاع رسانی دانشگاه تربیت مدرس، در رابطه با مقالات علمی وی، ذیل نام "دکتر میرحسین موسوی" آمده است: سرمقاله‌های روزنامه جمهوری اسلامی در سال‌های 1360-1358و دهها اثر نقاشی و برگزاری چندین نمایشگاه نقاشی بصورت انفرادی و جمعی!

اما با نگاهی گذرا به اسامی اعضای هیئت علمی دانشکده علوم انسانی دانشگاه تربیت مدرس، ابعاد تازه تری از مافیای علمی این دانشگاه که به بهانه انقلاب فرهنگی و با محوریت نیروهای چپ تأسیس شد روشن می شود. برخی اعضای هیئت علمی این دانشکده اسامی آشنایی چون دکتر سید عطاءاله مهاجرانی، دکتر سید هاشم آقاجری، دکتر حاتم قادری،دکتر سیدعلیرضا حسینی بهشتی هستند.

پیش از این برخی اساتید انقلابی به دلیل فشار مافیای موجود در این دانشکده که با حضور محسن کدیور و سعید حجاریان بسیار کاملتر از زمان حاضر بوده است، مجبور به انصراف و خداحافظی با تدریس در این دانشکده شد.

به نظر می رسد با بررسی پرونده علمی بسیاری از سران اصلاح طلب از جمله محسن آرمین، خسرو تهرانی، سید محمد خاتمی، مرتضی حاجی، حسین کمالی و... ابعاد جدیدی از این قبیل موارد آشکار شود.

صدا و سیما با موسوی مصاحبه نمی کرد؟

موسوی که این روزها حتی از سوی منتقدین اصلاح طلبش به دلیل سکوت 20 ساله مورد انتقاد قرار گرفته لازم می بیند تا حتی المقدور از بار اتهام "بی تفاوتی 20 ساله سیاسی" شانه خالی کند.

در این زمینه ادعای "ممنوع التصویر" بودن وی از سوی سازمان صداوسیما شاید می توانست بهترین توجیه برای این ابهام باشد، چراکه هم این نامزد انتخاباتی را از اتهام گوشه‌نشینی مبرا می کرد و هم تمام تقصیرها را به گردن مجموعه ای می انداخت که حامیان وی این روزها به دنبال متهم کردن آن به جانبداری هستند: «خوشحالم که امروز خدمت شما هستم و در مهمترین رسانه به سخنرانی می پردازم، در این چند سال متأسفانه محرومیت تصویر داشتم لذا یکی از آرزوهایم این است که مردم از طریق رسانه ملی به تبادل نظر بپردازند.»

اما برخی فعالان رسانه‌ای که طی 20 ساله انزوای موسوی به صورت مکرر در پی جلب رضایت وی برای انجام گفت‌وگو بوده‌اند، پس از شنیدن این اظهارنظر از سوی نخست‌وزیر دهه‌ی 60، متعجب شده و خاطرات خود از تلاش‌هایشان برای امتناع مهندس موسوی از موافقت با این گفت‌وگوها خبر می‌دهند.

علی زاهدی تهیه کننده برخی برنامه های پربیننده شبکه 3 سیما مانند "فوق العاده"، "محرمانه"، "کوله پشتی" و "پنجره شبانه" در گفتگو با رجانیوز در پاسخ به این سؤال که آیا در لیست مصاحبه های متنوع و متعددی که فرزاد حسنی،مجری این برنامه ها، با شخصیت‌های مختلف کشور گرفته، نام میرحسین موسوی وجود داشته است، گفت: در هنگام تولید برنامه "پنجره شبانه" ما از دفتر آقای میرحسین موسوی تقاضای مصاحبه کردیم، اما پس از مدتی پیگیری مداوم، مسئول دفترشان پاسخ دادند که ایشان صلاح نمی داند تا در تلویزیون حضور پیدا کند."

وی افزود: بعدها در جریان تولید برنامه "فوق العاده" که برای بازخوانی تاریخ انقلاب تهیه می شد، دوباره با دفتر ایشان تماس گرفتیم اما بازهم از مصاحبه امتناع کردند و گفتند که حاضر به مصاحبه نیستند.

این تهیه کننده مشهور سیما ادامه داد: در برابر اصرار ما در این باره و پرسش ما درباره علت امتناع ایشان اما هیچ پاسخ روشنی دریافت نکردیم.

وی در پاسخ به این پرسش که آیا از سوی "مدیریت سازمان صداوسیما" در این زمینه با محدودیتی مواجه بوده اید، تأکید کرد که از سوی صدا و سیما هیچ‌گاه دستور یا توصیه‌ای مبنی بر ممنوعیت تصویر ایشان نداشتیم.

لازم به ذکر است اگرچه موسوی برای اولین بار در این برنامه انزوا و سکوت 20 ساله خود را به ممنوعیت تصویرش منتسب کرد، اما خود وی روز قبل از آن در اظهارنظری متناقض گفته بود: من اگر در این 20 سال سکوت کرده بودم، به این دلیل بود که احساس خطر نکرده و وارد مسایل سیاسی نمی‌شدم.

آیا موسوی دکتر است؟

در حالی که میرحسین موسوی در بخشی از فیلم انتخاباتی خود در پاسخ به سؤال شخصی که وی را دکترموسوی خطاب کرد، اظهار داشت "من دکتر نیستم" بررسی های خبرنگار رجا نیوز از حقایق ناگفته ای پیرامون مدرک تحصیلی و نحوه فعالیت علمی آخرین نخست وزیر ایران پس از کناره گیری از عالم سیاست پرده برداشت.

مهندس موسوی در فیلم تبلیغاتی خودمی‌گوید: ما مجموعاً به فضای ارزشی اول انقلاب برگردیم، بنده هم دکتر نیستم که این عنوان‌ها افزایش پیدا کند. موسوی همچنین پیش از این، به کنایه استفاده از عنوان "دکتر" را خطرناک خوانده بود. با این حال، مشخص نیست چرا وی طی این همه سال‌ها احساس خطر نکرده است که عنوان جعلی دکتر بر روی در اتاق وی وجود داشته است.

دانلوود فیلم به فرمت 3GP



این اسناد به زودی منتشر خواهد شد اما پیش از این تصاویر مربوط به سردر اتاق مهندس موسوی در دانشگاه تربیت مدرس در زیر نمایش داده می‌شود.

ادامه مطلب ...

ناموس های آقای موسوی 2 ( همسر موسوی و رانت تحصیلی )؟

اسناد بی‌قانونی در تحصیل و ریاست دانشگاه رهنورد :

میرحسین موسوی در مناظره چهارشنبه شب خود با محمود احمدی‌نژاد در واکنش به طرح موضوع روند تحصیلی زهرا رهنورد همسرش که در تمام تبلیغات‌های انتخاباتی در کنار وی قرار داد، بدون ارائه پاسخ مستند تلاش کرد با مظلوم‌نمایی و استفاده از تعبیر پرونده‌سازی از پاسخ به این مسئله خودداری کند.

رجانیوز به منظور روشن شدن میزان صداقت و قانون‌گرایی مدعیان اخلاق و قانون، اسناد تحصیلی خانم زهره کاظمی (مشهور به زهرا رهنورد) را منتشر می‌کند.

زهره کاظمی (مشهور به زهرا رهنورد) در سال 69 در آزمون کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد پذیرفته و در تاریخ 31/6/72 در این مقطع فارغ‌التحصیل می‌شود. وی با وجود آن‌که در سال 1365 هنوز مدرک فوق‌لیسانس خود را دریافت نکرده و 7 سال بعد از این تاریخ از پایان‌نامه کارشناسی ارشد خود دفاع کرده، به ادعای گواهینامه دکترای دانشگاه آزاد، در آن سال در آزمون ورودی پذیرفته شده و در تاریخ 13/4/ 74 مدرک دکترای خود را دریافت می‌کند.

جالب اینجاست که در گواهینامه موقت پایان تحصیلات دکترای وی صادره از واحدعلوم تحقیقات دانشگاه آزاد، نمره و رتبه قبولی زهرا رهنورد در آزمون ورودی دانشگاه خالی و سفید است.

اکبر‌هاشمی رفسنجانی رئیس هیأت امنا، عبدالله جعفرعلی جاسبی رئیس و مهندس میر‌حسین موسوی (همسر زهرا رهنورد) عضو هیأت امنای دانشگاه آزاد است.

علاو بر این، خانم زهرا رهنورد در سال 76 با مدرک فوق‌لیسانس علوم سیاسی از دانشگاه آزاد که غیر مرتبط با رشته پژوهش هنر می‌باشد به عضویت هیأت علمی با مرتبه مربی در می‌آیند.

در تاریخ 21/7/76 بدون اخذ مدرک دکترا علی‌رغم مخالفت مقامات دانشگاه از مرتبه مربی به استادیاری تبدیل وضعیت یافت و در مورخ 30/6/77 با حکم دکتر معین، سرپرست دانشگاه الزهرا(س) می‌شود در حالی که هنوز پنج سال سابقه آموزشی هیأت علمی نداشت.

در حالی که برای ارتقا از مرتبه استادیاری به دانشیاری، داشتن دکترای تخصصی در رشته مربوط الزامی است و علی‌رغم مخالفت مقامات و مسئولان ذیربط، وی در سال 81 به مقام دانشیاری دانشکده هنرهای زیبا نائل می‌شود.

اما در واکنش به اشاره احمدی‌نژاد به این واقعیت در مناظره چهارشنبه شب، موسوی با طفره رفتن از هرگونه توضیح در این زمینه، از اینکه تصویر گواهینامه موقت پایان تحصیلات دکترای رهنورد به مردم نشان داده شد، گلایه کرد و اظهار داشت همسرش 10 سال برای مدرک علوم سیاسی‌اش زحمت کشیده است.

همچنین رهنورد در واکنش به طرح این موضوع، به جای توضیح درخصوص روند اخذ مدرک، به کتاب‌های قرآنی خود و سوابق مبارزاتی‌اش اشاره کرده است.

حامیان موسوی به منظور تحت‌الشعاع قرار دادن این افشاگری، بهانه خنده‌داری را مطرح کرده و حتی با ناموسی دانستن این مسئله، از اینکه در کپی سیاه و سفید گواهینامه رهنورد، عکس کوچک وی درج شده است، اقدام افشاگرانه دکتر احمدی‌نژاد در قبال مدعیان قانون‌گرایی را مورد هجمه قرار داده‌اند. این در حالی است که تصاویر رهنورد در کنار موسوی در تمام سفرهای وی به صورت گسترده در تمام خبرگزاری‌ها منتشر شده و این بهانه‌جویی بیشتر به طنز شباهت دارد.

ادامه مطلب ...

موسوی واقعا بخاطر اینکه قانون اجرا نمی شد ناراحته؟

دوستان گفتن شما بدون مدرک حرف میزنید . ما برای اثبات حرفمون مدرک داریم :

تاکید مداوم میرحسین موسوی بر پیاده سازی عدالت عمومی و رفع تبعیض در میان اقشار مختلف جامعه و اتهام زنی پیاپی وی به دولت نهم در این رابطه، در حالی صورت می گیرد که متاسفانه طبق اسناد معتبر بدست آمده خلاف ادعاهای مهندس موسوی در حرف و عمل ثابت می شود.

به گزارش جهان، دختر میرحسین موسوی در سال 83 متقاضی پذیرش بدون کنکور در دوره دکتری فیزیک دانشگاه امیرکبیر می شود و مسئولان آن دانشگاه نیز در اقدامی خلاف قانون در حالی که نامبرده دارای معدل 5/13 در دوره کارشناسی و 7/14 در کارشناسی ارشد بوده، وی را پذیرش می کنند.

بنابر این گزارش، دختر موسوی در تاریخ 7/6/83 طی نامه ای خطاب به رئیس دانشگاه امیرکبیر با اعلام اینکه در سال 81 نفر سوم جشنواره جوان خوارزمی شده و دارای چهار مقاله چاپ شده در نشریات داخلی و خارجی است، متقاضی پذیرش بدون کنکور در دوره دکتری فیزیک دانشگاه امیرکبیر می شود.


 

پیرو دستور مورخ 8/6/83 رئیس دانشگاه امیرکبیر مبنی بر رسیدگی به این تقاضا،رئیس دانشکده فیزیک این دانشگاه طی دستورمورخ20/7/83خطاب به مدیرکل تحصیلات تکمیلی دانشگاه ضمن ارسال مدارک دختر میرحسین موسوی اعلام می دارد که معدل کارشناسی ارشد نامبرده 7/14 می باشد و عملا امکان تحصیل وی بر طبق قانون وجود ندارد.

با این حال رئیس دانشکده فیزیک دانشگاه امیرکبیر طی نامه شماره 5582/41 مورخ 22/6/83 اعلام می نماید که موافقت شده تا خانم کوکب موسوی با استفاده از سهمیه دانشجویان ممتاز در دوره دکتری پذیرفته شود.


 

شایان ذکر است که برابر ماده 4 آئین نامه های تسهیلات آموزشی و پژوهشی برای دانشجویان ممتاز مورخ 19/12/81 و 10/3/82، دانشجویان ممتازی می توانند در دوره دکتری پذیرفته شوند که در دوره کارشناسی ارشد معدل کل دروس آنها 17 و پایان نامه آنها با درجه عالی ارزشیابی شده باشد.

 به نظر می رسد میرحسین موسوی با توجه به ادعاهای پیاپی مبنی بر وجود تبعیض و عدم رعایت عدالت در دولت نهم،باید عدالت واقعی را از منظر خود باز تعریف نماید.

خانم رهنورد !صدای مرا از آذربایجان می شنوید؟!

سرکار خانم رهنورد مصاحبه سرکار عالی با شبکه ماهواره انگلیسی " بی بی سی "که برای سرنگونی حکومت اسلامی ثمره عمر امام عزیز له له می زند را در خبرگزاری ها خواندم. آنچه تالم خاطر شدید شد اهانت _ انشالله که سهوی بوده است _ سرکار عالی به ملت غیور و عزتمند آذربایجان بوده است. شما در بخشی از صحبتهای خود دلیل تقلب در انتخابات را چنین بر می شمارید: " یک سری نقاطی هستند که اصلا مشخص است که خودش ملاک تشخیص نادرست بودن نتایجی است که وزارت کشور اعلام کرده است. مثلا آذربایجان و ترک زبان ها هیچ وقت فرزند خودشان را نمی گذارند که به کس دیگری رای بدهند. " و در بخش دیگری می فرمایید: " خود من لر هستم و موسوی هم بارها گفته من داماد لرستان هستم. بنابراین اهالی لرستان موسوی را نمی گذارند به آقای احمدی نژاد رای بدهند. این دو تا ملاک است و باقی موارد هم شبیه همین است. "

حال اینکه اگر قرار بر این است که ملتها به فرزندان خود رای بدهند تعجب می کنم چرا انتظار داشتید لرستان  باید فرزند خویش – کروبی – را رها کرده و به آقای موسوی رای می داد؟! البته وارد این بخش از صحبتهایتان نمی شوم و جواب آن را به مردم پاک و با صداقت لرستان وا می نهم.

اما به عنوان یک آذربایجانی آیا اجازه دارم چند سئوالی را از سرکار خانم داشته باشم؟

شما فرموده اید آذربایجان فرزند خود را گذاشته و به دیگری رای نمی دهد. این حرف شما را با تمام وجود می ستایم و اگر چه این موضوع را از کتابها خوانده یا از گوشه و کنار شنیده باشید در کل حرف درستی است.

اما آیا می دانید مردم آذربایجان چه کسی را فرزند خود می داند؟ و یا از کجا شنیده اید که تعصب و غیرت آذربایجانی برعقل و شعورآنان غالب است؟! بعد باز تعجب می کنم چطور بعد از سی سال یادتان افتاده آقای موسوی فرزند آذربایجان بوده است؟!.

خانم رهنوردآیا ملت آذربایجان حق دارند بپرسند زمانی که آذربایجان درتب توهین دوستان و همفکرانتان در روزنامه ایران می سوخت  فرزندشان کجا بود ؟ ایا مردم آذربایجان حق دارند بپرسند در تمام بی مهری هایی که در دولت اصلاحات و سازندگی بر آذربایجان روا داشته شد فرزندشان چه کار می کرد؟ آیا ملت آذربایجان حق دارند بپرسند چرا فرزندشان به حمایت کسی که گویش آنها را به باد مسخره گرفته و در محفلی شبانه لطیفه گویی کرده افتخار می کند؟ آیا ملت آذربایجان حق دارند بپرسند کسی که عظمت تبریز را به مضحکه گرفته و از آن به عنوان یک دهکده یاد کرد چرا فرزندشان الان به آن تکیه کرده است؟! آیا مردم آذربایجان حق دارند بپرسند در هشت سال دولت فرزندشان چه سودی از آبادانی کشور بردند؟!آیا مردم آذربایجان حق دارند بپرسند آیا فرزندان فرزندش به زبان پدریشان لا اقل آشنایی دارند؟! و هزاران آیاهایی که در مجال این مقال نیست

آیا این حق راهم از آذربایجان دریغ می کنید تا از فرزندشان سئوالی داشته باشند؟!

خانم رهنورد شما با چه مجوزی از طرف مردم آذربایجان داد سخن بر می دارید؟!

آیا پدر و مادر امثال بنده که یک ماه برای پیروزی فرزند رشید اسلام – احمدی نژاد – در زیر آفتاب سوزان آن هم در فصل کار روزه می گرفتند آذربایجانی نیستند؟!

آیا آن کارگرمراغه ای  معدن که با هزار بهانه نتوانستیم روزه اش را بشکنیم و دروقت نهاردعای توسل برای پیروزی احمدی نژاد می خواند را آذربایجانی نمی دانید؟!

آیا شادی وهلهله مردم تبریز، ارومیه ، مراغه ، ملکان ، بناب ، آذر شهر، ممقان ، اسکو، میانه  و بقیه شهرها که بردن اسم تک تکشان زمانبر است برای پیروزی احمدی نژاد را لا اقل نشنیدید؟! و یا شنیدید و آنها را آذربایجانی نمی دانید؟!

خانم رهنورد از رای آذربایجانی ها به احمدی نژاد اصلا تعجب و شوکه نشوید  نمی دانم لا اقل می دانید آذربایجان در کجای نقشه ایران است یا نه ؟! ولی حاضرم با هزینه خویش شمارا در تک تک شهرها و روستاهای آذربایجان همراهی کنم تا از نزدیک ببینید و بدانید آنها چه کسی را فرزند واقعی خویش می دانند.

سرکار خانم رهنورد آذربایجان کسی را فرزند خویش می داند که با هر لهجه و گویش خدمت به آنها را افتخار بداند. آذربایجان کسی را فرزند خویش می داند که بیشتر عمر خود را به عنوان فرماندار و استاندار در آن منطقه صرف کرده است و نهایتا در کسوت ریاست جمهوری حتی به دورافتاده ترین نقاط آن رفته و پای درددل مردمانش نشسته است . چطور این حق را از آنها می گیرید کسی که خود را نوکر ملت می داند فرزند خود ندانند و دوستش نداشته باشندونهایتا به او رای ندهند؟!

خانم رهنورد من نیز چون شما سخنگوی تمام مردم آذربایجان نیستم ولی به عنوان کسی که به دلایل کاری در شهری غریب سکنی گزیده ام وبرخلاف عده ای ! اگر در ماه دوبار به آذربایجان نروم از دلتنگی افسرده می شوم آیا حق دارم لااقل از طرف دوستان و آشنایان ایل و طایفه و همنوعان آذری خودم از رایی که صادقانه به فرزند صادق خویش داده ایم دفاع کنم؟!

این چه اسندلال بچه گانه ایست که مثلا برای نشان دادن تقلب در انتخابات به آن متوسل شده اید؟!

اگر اطلاع نداشتید خوب است بدانید آذربایجان از این نوع فرزندان مقطعی زیاد به خود دیده است ولی همیشه منطقی ترین و اصولی ترین تصمیم را حتی در سخت ترین شرایط گرفته است وحرفهای امثال شما که انتظارتعصبی بدون فکر و اندیشه ازملت آذربایجان را دارید به عنوان تفریح می نگرد چنانچه مطمئنم آنهائی هم که در آذربایجان به موسوی رای داده اند فقط از روی تعصب نبوده است و حتما دلیل دیگری هم  برای خود داشته اند.

بنده به عنوان یک آذری که به ایرانی بودنم نیز افتخار می کنم انتظار دارم دوستان به جای تمکین به رای مردم وبرای توجیه شکست خویش از ملت شرافتمند آذربایجان هزینه نکنند.

انتهای پیام/11

 

چرا موسوی رنگ سبز رو انتخاب کرد؟

تا حالا دقت کردید چرا باید موسوی اینقدر تو سید بودنش تاکید کنه و یا آویزون رنگ سبز بشه

اونایی که می گن اون دروغ نمیگه بگن

  • آیا اون نمی خواست از این رنگ و اسم سوء استفاده کنه
  • سید بودن یه نفر چه ربطی به رییس جمهور شدن داره؟
  • چرا مردمی که می خوان رای بدن باید به سید بودن اون توجه کنن؟
  • آیا این احمق فرض کردن مردم نیست؟

CIMG2811

42-22669569CIMG2854

یک جلبک سبز خوشتیپ