ما آمده بودیم که مردانه بمیریم

ما آمده بودیم که مردانه بمیریم
در پیچ و خم جنگ، دلیرانه بمیریم

آن جا که جنون حاکم بی چون و چرا بود
شوریده و شیدایی و مستانه بمیریم

سخت است در این شهر که در بین رفیقان
این گونه پریشان و غریبانه بمیریم

مهلت بده ای عمر نفس گیر که شاید
خونین کفن و شاد و شهیدانه بمیریم

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد