همانطور که می دانید توافق ننگین سعدآباد در حالی رقم خورد که پیشتر نمایندگان اصلاح طلب مجلس ششم در نامه ای خطاب به مقام معظم رهبری از نوشیدن جام زهر سخن به میان آورده بودند. در این نامه که خواندن آن روح هر ایرانی متعصب و انقلابی را زجر میدهد ، کاملا عجز و ناتوانی کشور برای غربی ها القا شده بود.
در نامه سرگشاده 127 نماینده خائن مجلس ششم آمده بود: «تنها با تسامح
می توان وضعیت ایران را در زمان اشغال در جنگ جهانی دوم و یا پیش از پذیرش
قطعنامه 598 با وضع کنونی قابل مقایسه دانست که در اولی با قطع هرگونه
امید در داخل، عامل خارجی سرنوشت کشور را رقم زد و در برهه دوم اراده و
تدبیر و دوراندیشی حضرت امام خمینی(ره) و اتکای به مردم کشور را نجات داد.
اما شاید دوره کنونی از این لحاظ بی مانند باشد که شکاف های سیاسی و
اجتماعی با تهدید خارجی و برنامه آشکار دولت ایالات متحده آمریکا (به عنوان
قدرتی که در برابر خود مانعی نمی بیند) برای تغییر نقشه ژئوپولتیک منطقه
همزمان شده و نظام ناچار به کنش و واکنش در برابر این برنامه است.» در این نامه آمده بود: «اگر جام زهری باید نوشید قبل از آنکه میان
نظام و مهمتر از آن، استقلال و تمامیت ارضی کشور در مخاطره قرار گیرد، باید
نوشیده شود و بی تردید این برخورد خردمندانه و متواضعانه از سوی ملت با
همان پاداشی مواجه می شود که امام عزیز راحل روبرو شد.» در واقع این نمایندگان خائن بخشی از زیر مجموعه "ما نمی توانیم"
افرادی بودند که هنوز در نظام اسلامی ما به ایراد نظر در مورد حوزه های
مختلف فکری و صنعتی می پردازند و برای خود منصب و ثروت درست کرده اند (که
البته امید است چهره آنان زودتر افشا شده و در پیشگاه ملت محاکمه شوند) همه چیز از سوی دولت و مجلس اصلاح طلب به گونه ای تنظیم شده بود که
راه پیشرفت برای ایران به بن بست رسید.به طوری که شیرزاد نماینده اصلاح طلب
مجلس ششم رسماً از تریبون مجلس اعلام کرد ایران 19 سال به دنیا دروغ گفته
است. البته مدعیان دفاع از حقوق ملت به همین میزان هم بسنده نکردند و طرح
سه فوریتی برای تعلیق فعالیت های هسته ای تنظیم کردند. چه در بازه زمانی فعالیت دولت اصلاحات و چه بعد از آن کسانی که
اصولاً اعتقادی به برخورداری از انرژی هسته ای نداشتند، به نفع دشمنان وارد
عرصه شدند و این حدیثی است پرغصه. هشدارهای جدی رهبر انقلاب نسبت به نقش
آفرینی این گروه از همان سال 83 آغاز شد. ایشان خطاب به این عده این چنین
هشدار دادند: «یاوهگوها و یاوه بافها بی خود سعی نکنند اینطور بپراکنند
که چه لزومی دارد این کار و چرا دنبالش میکنند؛ نه، این نیاز ملت ایران
است. امروز کشورهای پیشرفتهی دنیا بیشترین یا سهم مهمی از انرژی برق
خودشان را از نیروگاههای هستهیی تولید میکنند، نه از نفت که هم سرمایهی
دودزاست، و هم تمام شدنی و هم قابل تبدیلِ به چیزهای بسیار ارزشمندتر از
سوخت.» شیرزاد نماینده
مجلس ششم بعدها در باب هزینه و فایده انرژی ای هسته ای گفت: «زمان آن فرا
رسیده که در رابطه با موضوع فناوری هسته ای یک محاسبه دقیق و بیطرفانه صورت
گیرد که تاکنون چه به دست آورده ایم و چه از دست داده ایم و صرفنظر از این
که چه تحمیلی از خارج بر ما وارد می شود، ارزیابی دقیقی از این مسأله
داشته باشیم.» وی همچنین تصریح
کرد: «ممکن است تا سالهای سال شعار "انرژی هسته ای حق مسلم ماست " را تکرار
کنند به این امید که اتفاق ویژه ای با دستیابی به انرژی هسته ای برای
ایران بیافتد؛ در حالی که من فکر می کنم از این چاه آبی برای ملت ایران در
نمی آید.» در حالی که
شدیدترین فشارها از خارج از کشور وارد می شد، برخی در داخل پیگیری حقوق
هسته ای ایران را جاه طلبانه خواندند! شیرزاد که عنوان زهرمار هسته ای را
برای انرژی هسته ای برگزیده بود، در این خصوص گفت:«برنامه آقای احمدی نژاد
برنامه ای بی ثمر و جاه طلبانه است. سطح تولید اورانیوم در کشور ما پایین
است. بعد از اینکه ایران در انزوا قرار بگیرد کی به ما اورانیوم خواهد
فروخت؟ حاکمان ما نه تنها داعیه این را دارند که نظریات خود را در مورد
مذهب به دیگران دیکته کنند، بلکه در مورد مسائل علمی نیز چنین ادعایی
دارند. واقعاً امری عجیب است.»مصاحبه او با روزنامه ریپوبلیکا با این تیتر
منتشر شد:«نیروگاه ها مفید نیستند رژیم تشنه قدرت است!» روندی که برخی اصلاح طلبان طی آن سال ها دنبال کردند هیچ شکی باقی
نمی گذارد که برخی از بدنه اصلاحات خواسته یا ناخواسته در حکم مزدوران غرب
وارد پیکار شدند؛ کسانی که به نظر باید دیر یا زود محاکمه شوند. حقایق آن
سال ها نیز باید برای مردم بازگو شود. مقام معظم رهبری در یزد از برخی پشت پرده ها سخن به میان آوردند.
ایشان فرمودند: «در داخل کشور خودمان جنجال راه انداختند که آقا انرژى
هستهاى هزینهى بدون سود است؛ چرا دارید این کار را میکنید؟ حالا تبلیغات
جهانى که این مسئله را کاملاً دنبال میکرد و هنوز هم میکند؛ اما در داخل
کشور خودمان از اولى که این مسئلهى هستهاى مطرح شد، از 5، 6 سال قبل از
این تا حالا مرتباً این مطلب را گفتهاند و تکرار کردهاند. حتى عدهاى
نامه نوشتند و گفتند آقا ما فیزیکدانیم. اینکه میگویند ما توانستهایم
دستگاههاى سانتریفیوژ را راه بیندازیم، اصلاً واقعیت ندارد! به قدرى قرص
این را گفتند که ما مجبور شدیم افرادى را بفرستیم و بگوییم بروند بازرسى
کنند، درست ببینند؛ نکند که همینى که اینها میگویند، باشد. این، مال 5، 6
سال قبل است. رفتند، آمدند گفتند نه آقا! کار، بسیار خوب، صحیح، علمى و
محکم دارد انجام میگیرد. اول گفتند نمیشود، نمیتوانیم؛ بعد که دیدند
توانستیم، گفتند آقا این هزینهاى است که سود ندارد، فایدهاى ندارد.» این در حالی بود که پیشتر اصلاح طلبان در مجلس ششم با دیده تردید به
موفقیت های هسته ای ایران می نگریستند و حتی بعدها هم با تمسخر در مورد
دستیابی به این انرژی سخن می گفتند. نماینده اصلاح طلبان در مجلس ششم: «مثل
این که وقتی کار از کار گذشت، بابت دستیابی به "ارزشهای هسته ای" که هنوز
روشن نیست چگونه قرار است شکم مردم را سیر کند, باید "نان و پنیر خودمان
را بخوریم" و سلسله ای از شعارهای مرگ بر این کشور و آن کشور سر دهیم!» بعدها با روی کار آمدن مجلس اصولگرای هفتم روند وادادگی متوقف شد.
مقام معظم رهبری مصوبه مجلس هفتم را درخصوص لزوم توقف تعلیق داوطلبانه
فعالیت های هستهای جمهوری اسلامی ایران در صورت گزارش و یا ارجاع پرونده
به شورای امنیت یکی از بهترین مصوبههای مجلس در طول برپایی نظام جمهوری
اسلامی دانستند. ایشان به گذشته اشاره کردند و گفتند: «یک کسانى در یک مجلس
دیگرى پیدا شدند، تصمیم گرفتند بر طبق خواستهى مخالفین که می گفتند بساط
انرژى هستهاى را جمع کنید، در کشور قانون بگذرانند که دولت را الزام کنند
که دنبال انرژى هستهاى نرود! این هم بود در یکى از مجالس ما. این چیزى
نیست که ملت ایران آن را بخواهند. اما در همین مجلس هم -همین مجلسى که الآن
بر سر کار هست (مجلس هفتم)- قانون گذراندند و دولت را موظف کردند که
بایستى انرژى هستهاى را دنبال کند و موانع سر راه را برطرف کند. تازه می فهمیم که فرق انقلابی بودن با ترسو بودن ، یا بگذارید حرف
دلم را بزنم ، فرق انقلابی بودن با منافق بودن افراد در کجاست؟ دستیابی ایران به
فن آوری غنی سازی اورانیوم و راه اندازی یک زنجیره کامل غنی سازی در نطنز،
راه اندازی اولین مجموعه 3000 تایی ماشین های سانتریفیوژ برای رسیدن به
غنای مورد نیاز تا %5 (وارد شدن به مرحله صنعتی)و کسب دانش فنی طراحی و
اجرای سیستم های کنترل و اتوماسیون و الکتریکال فرآیند غنی سازی، ساخت، نصب
و راه اندازی تجهیزات اصلی مورد نیاز تاسیسات غنی سازی نظیر اتوکلاو، تله
های سرد، تله های شیمیایی، انواع شیرهای خلاًً، شیرهای کنترل فشار تحت
شرایط خلاً و انواع اتصالات خلاً با Leak Rate های مختلف ، اینورترهای
فرکانس بالا و آغاز نصب 6000 سانتریفیوژ جدید ، ساخت سایتهای جدید نظیر
فردو؛ اینها را کدام دولت ساخت؟ چه کسی تصویب کرد؟ مگر یادمان می رود که
نمایندگان خوشحال مجلس ششم رفتند که طرح سه فوریتی برای تعلیق داوطلبانه به
مجلس ببرند؟ و اینک بیانیه
تهران با حضور ترکیه و برزیل موفقیت بی نظیری برای ایران هسته ای بود .
دولت خدمتگزار در راستای سیاست خارجی عزت آفرین باز هم در کنار ملت قدمی
بزرگ برداشت. مجلس هم در اجماعی
کم سابقه با 234 امضا از این بیانیه حمایت کرد. بیانیه مجلس که حمایت کامل
خود را از تدبیر هسته ای دولت انقلابی اعلام داشت بار دیگر دوشادوش ملت به
وظیفه خود در عرصه بین الملل و دفاع از کیان ایران به بهترین نحو انجام
داد. این است از نتایج
همفکری و وحدت ملت انقلابی ، دولت انقلابی و مجلس انقلابی. شاید اگر اصلاح
طلبان خائن بر سر کار بودند الآن داشتند بر سر واردات آب آشامیدنی به
کشورمان با غرب به تعامل می رسیدند! والسلام