از فتنه ای که جامه ی سبزش بدر شده
هر شیر پاک خورده ای اکنون خبر شده
سنگین ترین شکست زمان شد نصیبشان
این دست ایزد است ، دمی جلوه گر شده
این نقشه ی یکی دو نفر که نبود و نیست
ریشه کجاست ، فتنه چنین مستمر شده؟
آخر مگر که فتنه ی سبز از فلک رسید؟
این چشم خصم ، از چه رهی دیده ور شده؟
پندار من به گوش دلم بانگ میزند
شاید ز بردن دو سه نامی حذر شده
گوساله ای که سامریان حلقه اش زدند
اینجا میان جلد زمان مستتر شده
صحبت ز همصدایی و وحدت میاورند
حالا که تیغ نقشه شان بی ثمر شده
حاجت نبود اینکه ریاست شود نصیب
اینها بهانه بود ،که حس خطر شده
دشمن نشان نمود و منافق نشانه رفت
بر قلب سیدی که دگر خون جگر شده
پنهان نبود بر کسی آن جاده نفاق
اکنون عیان بدیده ره خیر و شر شده
خوابش بخیر،مگرنه که ما شیعه زاده ایم
تا آخرین نفس ،به پای علی ایستاده ایم
مولا بیا که جان به لب عاشقان رسید
سید علی به راه شما ، دیده تر شده
مولا بیا که خسته از این داغ غربتیم
جانا بگو که موسم ختم سفر شده
این نامه ای که از سر سوز و گلایه هاست
بحر طویل بوده ، کمی مختصر شده
ما مردمان کوفه نبودیم و نیستیم
این سینه ها برای تو مولا سپر شده
باز آ دگر پناه دل خسته ، العجل
حالا که پای ثانیه ها خسته تر شده